حلزونی
licenseمعنی کلمه حلزونی
معنی واژه حلزونی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- مارپيچ، مارپيچي 2- مربوطبه حلزون | ||
انگلیسی | spiral, coil | ||
عربی | حلزوني، لولبي، حلزون، لولب، طيران لولبي، تطير بطريقة حلزونية، تقلع الطائرة حلوزنيا | ||
ترکی | salyangoz | ||
فرانسوی | escargot | ||
آلمانی | schnecke | ||
اسپانیایی | caracol | ||
ایتالیایی | lumaca | ||
مرتبط | مارپیچی، پیچاپیچ، بشکل مارپیچ، حلزون | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حلزونی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی، به معنای مرتبط با حلزون یا شبیه به آن است. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "حلزونی" در متون فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | حلزونی | ||
معادل ابجد | 111 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | halazuni | ||
معادل انگلیسی | limacon | ||
مرتبط با | ریاضی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به حلزون) [عربی. فارسی] | ||
آواشناسی | halazuni | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی حلزونی | ||
پخش صوت |
مکان هندسی نقطه ای واقع بر یک خط به فاصلۀ ثابتی از تقاطع آن خط با یک دایرۀ ثابت، وقتی که خط حول نقطه ای بر روی دایره دوران میکند متـ . حلزونی پاسکال Pascals limacon کلمه "حلزونی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی، به معنای مرتبط با حلزون یا شبیه به آن است. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد: استفاده از پیشوند و پسوند: "حلزونی" از ریشه "حلزون" و پسوند "ی" ساخته شده است. پسوند "ی" برای تبدیل اسم به صفت به کار میرود. نحوه نوشتار: این کلمه باید به صورت صحیح و با املای درست نوشته شود. به صورت "حلزونی" با حرف ز و بدون فضا یا علامت اضافی نوشته میشود. جنس کلمه: "حلزونی" صفت است و میتواند به اسمهای مذکر و مؤنث نسبت داده شود. به عنوان مثال: "مخلوق حلزونی" یا "حلقه حلزونی". ترکیب با سایر کلمات: این کلمه میتواند با سایر کلمات ترکیب شود و عبارات مختلفی را تشکیل دهد، مثل "پوشش حلزونی"، "سر حلزونی"، و غیره. با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "حلزونی" در متون فارسی استفاده کرد.
1- مارپيچ، مارپيچي
2- مربوطبه حلزون
spiral, coil
حلزوني، لولبي، حلزون، لولب، طيران لولبي، تطير بطريقة حلزونية، تقلع الطائرة حلوزنيا
salyangoz
escargot
schnecke
caracol
lumaca
مارپیچی، پیچاپیچ، بشکل مارپیچ، حلزون