خرابی
licenseمعنی کلمه خرابی
معنی واژه خرابی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | نابساماني، تباهي، تخريب، ويراني، اضمحلال، انهدام، هدم ، فساد ، عيب، نقص ، بيخودي، ، سياهمستي، مستي ، بيخودي، سياهمستي ، زيان، ضرر، آسيب ، رسوايي، بدنامي ، ضعف | ||
متضاد | آبادي آباد صلاح حسن، كمال هشياري هشياري سود 1- رسوايي، بدنامي 2- ضعف | ||
انگلیسی | failure, destruction, damage, devastation, ruin, wreck, disrepair, havoc, decay, desolation, dilapidation, demolition, eversion, ruination, wrack | ||
عربی | فشل، إخفاق، قصور، عجز، ضعف، إفلاس، خيبة، تعب، تخلف عن القيام بكذا، شخص مخفق | ||
ترکی | arıza | ||
فرانسوی | échec | ||
آلمانی | versagen | ||
اسپانیایی | falla | ||
ایتالیایی | fallimento | ||
مرتبط | شکست، عدم موفقیت، قصور، کوتاهی، ورشکستگی، تخریب، ویرانی، تباهی، خسارت، زیان، اسیب، خدشه، خرابه، مخروبه، ضلالت، کشتی شکستگی، لاشه کشتی و هواپیما و غیره، احتیاج به تعمیر، نیازمند تعمیر، پاره پارگی، پوسیدگی، زوال، تنزل، دل تنگی، تنگی، پریشانی، تاراج، سالخوردگی، ویرانسازی، واژگونی، واژگون سازی، برگردانی، برگرداندن پلک چشم و غیره، بدبختی، اشغال سبزی، خراب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خرابی" در زبان فارسی به معنی خراب شدن یا بینظم بودن چیزی است و میتواند در موارد مختلفی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
در نهایت، برای استفاده صحیح از کلمات و جملات در فارسی، تسلط بر اصول نگارش و ویراستاری بسیار اهمیت دارد. همچنین توجه به معانی و بار معنایی کلمات کمک میکند تا در نگارش متنی واضح و گویا داشته باشید. | ||
واژه | خرابی | ||
معادل ابجد | 813 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | xarābi | ||
معادل انگلیسی | failure | ||
مرتبط با | مهندسی مخابرات | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) [عربی. فارسی] | ||
آواشناسی | xarAbi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی خرابی | ||
پخش صوت |
از دست رفتن قابلیت سامانه یا دستگاه برای انجام کار مورد نظر کلمه "خرابی" در زبان فارسی به معنی خراب شدن یا بینظم بودن چیزی است و میتواند در موارد مختلفی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نقش کلمه: "خرابی" بهعنوان اسم به کار میرود و میتواند به عنوان مفعول یا فاعل در جملات استفاده شود. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "خَرا بی" است. توجه به حرکات و تنوینها در تلفظ صحیح کلمات فارسی بسیار مهم است. معادلهای دیگر: در برخی موارد میتوان از کلماتی مانند "نقص"، "کاستی" یا "مشکل" به عنوان معادلهای این کلمه استفاده کرد، همچنین بسته به زمینه میتوان از واژگان مشابه استفاده کرد. نحوه استفاده در جملات: ترکیبهای رایج: "خرابی اقتصادی"، "خرابی فنی"، "خرابی زیرساختها" و غیره. این ترکیبها به توصیف وضعیت خاصی اشاره دارند. در نهایت، برای استفاده صحیح از کلمات و جملات در فارسی، تسلط بر اصول نگارش و ویراستاری بسیار اهمیت دارد. همچنین توجه به معانی و بار معنایی کلمات کمک میکند تا در نگارش متنی واضح و گویا داشته باشید.
نابساماني، تباهي، تخريب، ويراني، اضمحلال، انهدام، هدم ، فساد ، عيب، نقص ، بيخودي، ، سياهمستي، مستي ، بيخودي، سياهمستي ، زيان، ضرر، آسيب ، رسوايي، بدنامي ، ضعف
آبادي آباد صلاح حسن، كمال هشياري هشياري سود
1- رسوايي، بدنامي
2- ضعف
failure, destruction, damage, devastation, ruin, wreck, disrepair, havoc, decay, desolation, dilapidation, demolition, eversion, ruination, wrack
فشل، إخفاق، قصور، عجز، ضعف، إفلاس، خيبة، تعب، تخلف عن القيام بكذا، شخص مخفق
arıza
échec
versagen
falla
fallimento
شکست، عدم موفقیت، قصور، کوتاهی، ورشکستگی، تخریب، ویرانی، تباهی، خسارت، زیان، اسیب، خدشه، خرابه، مخروبه، ضلالت، کشتی شکستگی، لاشه کشتی و هواپیما و غیره، احتیاج به تعمیر، نیازمند تعمیر، پاره پارگی، پوسیدگی، زوال، تنزل، دل تنگی، تنگی، پریشانی، تاراج، سالخوردگی، ویرانسازی، واژگونی، واژگون سازی، برگردانی، برگرداندن پلک چشم و غیره، بدبختی، اشغال سبزی، خراب