license
98
1667
100
معنی کلمه اتصال معنی واژه اتصال
معنی:
مسیری در شبکۀ مخابرات که نشانک/ سیگنال را از کاربری به کاربر دیگر انتقال می دهدمترادف التصاق، الحاق، پيوستگي، پيوستن، پيوند، چسبيدگي، رسيدن، وصلمتضاد انفصالانگلیسی connection, connector, connectivity, junction, linkage, coupling, conjunction, connexion, union, contact, incorporation, nexus, conjuncture, juncture, abutment, coitus, continuityعربی صلة، علاقة، ارتباط، اتصالات، شبكة، رابطة، علاقات، نقل، نسيب، قريب، جماعة، مركز عمل، قرن، طائفة دينية، أصدقاء، وصلة، وسيلة، اتصالترکی bağlantıفرانسوی connexionآلمانی verbindungاسپانیایی conexiónایتالیایی connessioneمرتبط ارتباط، رابطه، پیوند، ربط، پیوستگی، رابط، متصل کننده، بست، تقاطع، نقطه اتصال، خط اتصال، برخوردگاه، وسیله ارتباط، بهم پیوستگی، حلقههای زنجیر، جفت، جفت شدگی، جفت کردن، جفت ساز، سرپیچ، حرف ربط، عطف، ترکیب عطفی، وابستگی، نسبت، اتحادیه، اتحاد، اجتماع، وصلت، تماس، قباله، مخابره، برخورد، تلفیق، ادخال، سلسله، رابطه داخلی، گروه متحد، اقتران، مفصل، درزگاه، مجاورت، زمین همسایه، مرز، کنار، زمین سر حدی، مقاربت جنسی، جماع، استمرار، دوام، تسلسل
مترادف:
التصاق، الحاق، پيوستگي، پيوستن، پيوند، چسبيدگي، رسيدن، وصل
متضاد:
انفصال
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
(اِ تِّ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'ettesAl
منبع:
واژههای مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد:
522
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
connection | connector , connectivity , junction , linkage , coupling , conjunction , connexion , union , contact , incorporation , nexus , conjuncture , juncture , abutment , coitus , continuity
عربی
صلة | علاقة , ارتباط , اتصالات , شبكة , رابطة , علاقات , نقل , نسيب , قريب , جماعة , مركز عمل , قرن , طائفة دينية , أصدقاء , وصلة , وسيلة , اتصال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "اتصال" در زبان فارسی به معنای پیوستگی یا ارتباط بین دو یا چند چیز است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم:
مبحث گرامری : "اتصال" اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا مبتدا در جملات استفاده شود. به عنوان مثال:
ارتباط بین دو نقطه ایجاد میکند. (فاعل)
اتصال دو شبکه به سرعت انجام میشود. (مفعول)
کاربرد در عبارات : کلمه "اتصال" معمولاً در عبارات تخصصی و علمی مانند "اتصال برق"، "اتصال اینترنت" و یا "اتصال دو سیستم" به کار میرود.
نحوه نوشتن : این کلمه به صورت "اتصال" و با حروف الفبای فارسی نوشته میشود و نیازی به تغییر شکل یا املای خاص ندارد.
ترکیبها : "اتصال" میتواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود، مانند:
اتصالدهنده (اسم مرکب)
متصل (صفت)
نکات نگارشی : در نوشتار، توجه به جملات معنادار و دقیق بسیار مهم است. برای مثال:
«اتصال دو دستگاه به یکدیگر امکانپذیر است.»
در این جمله، از "اتصال" به عنوان اسم و به همراه فعل "امکانپذیر است" استفاده شده است.
استفاده در متون تکنیکی : در متون فنی و مهندسی، "اتصال" به روشهای متفاوتی مانند "اتصال فیزیکی" یا "اتصال منطقی" اشاره دارد.
به طور کلی، "اتصال" کلمهای کاربردی است که در زمینههای مختلف به کار میرود و میتواند در جملهبندیهای متنوعی استفاده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اتصال" در جمله آوردهام:
اتصال اینترنت در این منطقه به دلیل طوفان قطع شده است.
برای برقراری اتصال بین دو دستگاه، باید از کابل مناسب استفاده کنید.
مهندسان در حال بررسی اتصال شبکههای مختلف برای بهبود کارایی سیستم هستند.
اتصال دو قطعه آهنی با استفاده از جوشکاری انجام میشود.
در جلسه امروز درباره اتصال پایگاهدادهها به یکدیگر بحث خواهیم کرد.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا درباره موضوع خاصی سؤال کنید، خوشحال میشوم کمک کنم!
واژههای مصوّب فرهنگستان واژگان مرتبط: ارتباط، رابطه، پیوند، ربط، پیوستگی، رابط، متصل کننده، بست، تقاطع، نقطه اتصال، خط اتصال، برخوردگاه، وسیله ارتباط، بهم پیوستگی، حلقههای زنجیر، جفت، جفت شدگی، جفت کردن، جفت ساز، سرپیچ، حرف ربط، عطف، ترکیب عطفی، وابستگی، نسبت، اتحادیه، اتحاد، اجتماع، وصلت، تماس، قباله، مخابره، برخورد، تلفیق، ادخال، سلسله، رابطه داخلی، گروه متحد، اقتران، مفصل، درزگاه، مجاورت، زمین همسایه، مرز، کنار، زمین سر حدی، مقاربت جنسی، جماع، استمرار، دوام، تسلسل