خیزش
licenseمعنی کلمه خیزش
معنی واژه خیزش
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- انقلاب، قيام، نهضت 2- جهش | ||
| انگلیسی | edema, jump, leap, rising, dropsy, rush, wave, lunge, bound, swelling, tumor, billow, stud, uprising, water wave, tumour, rise | ||
| عربی | وذمة، الاستقساء، خزب، شراب إغريقي، الوذمة | ||
| ترکی | yükselen | ||
| فرانسوی | en hausse | ||
| آلمانی | steigend | ||
| اسپانیایی | creciente | ||
| ایتالیایی | in aumento | ||
| مرتبط | ورم، خیز، اماس، پرش، جهش، طفره، افزایش ناگهانی، ترقی، جست، طلوع، برخاستگی، در حال ترقی یا صعود، استسقاء، یورش، حمله، یک پر کاه، تعجیل، جویبار، ازدحام مردم، موج، خیزاب، فر موی سر، پرتاب ناگهانی، حمله ناگهانی، پیشروی ناگهانی، سخمه، کران، حد، مرز، سرحد، جست و خیز، سام، تومور، غده، دشبل، بر امدگی، موج در یا، موج بزرگ اب، موج بلند، گل میخ، داربست، دکمه سر دست، دسته، اسب تخمی، شورش، قیام، طغیان، بلوا | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خیزش" به معنای حرکت و جنبش است و در زبان فارسی به عنوان یک اسم و در برخی موارد به عنوان فعل (در فرم خیزش کردن) نیز به کار می‌رود. در ادامه، به برخی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:
مطالعه و توجه به این نکات می‌تواند به بهبود کیفیت نگارش شما کمک کند. | ||
| واژه | خیزش | ||
| معادل ابجد | 917 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| معادل انگلیسی | lift-off | ||
| مرتبط با | حمل ونقل هوایی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| آواشناسی | xizeS | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی خیزش | ||
| پخش صوت | |||
جدا شدن هواگَرد یا فضاپیما از زمین یا پرندۀ مادر کلمه "خیزش" به معنای حرکت و جنبش است و در زبان فارسی به عنوان یک اسم و در برخی موارد به عنوان فعل (در فرم خیزش کردن) نیز به کار می‌رود. در ادامه، به برخی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم: نقطه‌گذاری: در جملاتی که "خیزش" در آن‌ها به کار می‌رود، از جمله‌گذاران و نقطه‌گذاری صحیح استفاده کنید. به عنوان مثال: هم‌نشینی با کلمات دیگر: کلمه "خیزش" می‌تواند با صفات و قیدهای مختلف هم‌نشین شود. مثلاً: فعل‌های مرتبط: به خاطر داشته باشید که "خیزش" ممکن است به عنوان اسم به کار برود، اما برای بیان عمل می‌توان از فعل‌هایی مانند "خیزش کردن" یا "خیزیدن" استفاده کرد: توجه به جملات مرکب: در جملات مرکب، میتوانید از "خیزش" در هر دو بخش جمله استفاده کنید: مطالعه و توجه به این نکات می‌تواند به بهبود کیفیت نگارش شما کمک کند.
1- انقلاب، قيام، نهضت
2- جهش
edema, jump, leap, rising, dropsy, rush, wave, lunge, bound, swelling, tumor, billow, stud, uprising, water wave, tumour, rise
وذمة، الاستقساء، خزب، شراب إغريقي، الوذمة
yükselen
en hausse
steigend
creciente
in aumento
ورم، خیز، اماس، پرش، جهش، طفره، افزایش ناگهانی، ترقی، جست، طلوع، برخاستگی، در حال ترقی یا صعود، استسقاء، یورش، حمله، یک پر کاه، تعجیل، جویبار، ازدحام مردم، موج، خیزاب، فر موی سر، پرتاب ناگهانی، حمله ناگهانی، پیشروی ناگهانی، سخمه، کران، حد، مرز، سرحد، جست و خیز، سام، تومور، غده، دشبل، بر امدگی، موج در یا، موج بزرگ اب، موج بلند، گل میخ، داربست، دکمه سر دست، دسته، اسب تخمی، شورش، قیام، طغیان، بلوا
