خیشوم
licenseمعنی کلمه خیشوم
معنی واژه خیشوم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بيني، دماغ، غنه 2- دماغه | ||
انگلیسی | cartilage,nose,nostril | ||
عربی | غضروف، جزء غضروفي | ||
ترکی | khişum | ||
فرانسوی | khishum | ||
آلمانی | khishum | ||
اسپانیایی | khishum | ||
ایتالیایی | khishum | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خیشوم" به معنای بخشی از دستگاه تنفسی در برخی از جانوران (مانند ماهیها) است و در زبان فارسی بهطور صحیح و مطابق با قواعد نگارشی به کار میرود. در ادامه به برخی از اصول نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه و نگارش آن اشاره میشود:
از نظر نگارشی، ضروری است که در نگارش مقالات یا متون علمی به این نکته توجه شود که کلمات بهدرستی و بهطور کامل استفاده شوند تا مفهوم بهروشنی منتقل شود. | ||
واژه | خیشوم | ||
معادل ابجد | 956 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | xeyšum, xišum | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: خَیشوم، جمع: خَیاشیم] | ||
مختصات | (خِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | xiSum | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی خیشوم | ||
پخش صوت |
← حفرۀ خیشوم کلمه "خیشوم" به معنای بخشی از دستگاه تنفسی در برخی از جانوران (مانند ماهیها) است و در زبان فارسی بهطور صحیح و مطابق با قواعد نگارشی به کار میرود. در ادامه به برخی از اصول نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه و نگارش آن اشاره میشود: استفاده صحیح: کلمه "خیشوم" بهطور صحیح نوشته میشود و نیازی به اصلاح یا تغییر ندارد. نقش کلمه: این کلمه به عنوان اسم استفاده میشود و معمولاً به نامگذاری بخش خاصی از بدن موجودات زنده اشاره دارد. جمعسازی: جمع این کلمه بهصورت "خیشومها" است. در اینجا از پسوند "-ها" برای ساخت جمع استفاده میشود. استفاده در جملات: میتوان از کلمه "خیشوم" در جملات مختلف بهصورت زیر استفاده کرد: از نظر نگارشی، ضروری است که در نگارش مقالات یا متون علمی به این نکته توجه شود که کلمات بهدرستی و بهطور کامل استفاده شوند تا مفهوم بهروشنی منتقل شود.
1- بيني، دماغ، غنه
2- دماغه
cartilage,nose,nostril
غضروف، جزء غضروفي
khişum
khishum
khishum
khishum
khishum