جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نواری فلزی یا چوبی یا استخوانی که بر روی رودسته تعبیه میشود یا رشتههایی از جنس روده یا ابریشم که دور دستۀ ساز در فواصل معین بسته میشوند تا بتوان بهکمک آنها سیمها را برای تولید نغمههای مشخصشده در جای مناسب گرفت متـ . پرده 5 1- آهنگ، سرود، لحن، نغمه، نوا
2- تزوير، حيله، دوال، فسون، مكر، نيرنگ hand, arm, handshake, paw, team, manus, fin, set, hands يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد، يُسلِّم eller mains hände manos mani دست، طرف، عقربه، دسته، دست خط، پنجه، بازو، سلاح، شاخه، اسلحه، شعبه، پا، چنگال، چنگ، تیم، گروه، یک دستگاه، گروهه، قسمت انتهایی، دست حیوان، باله، بال، پره ماهی، بال ماهی، پرک، مجموعه، دستگاه، جهت، یک دست
hand|arm , handshake , paw , team , manus , fin , set , hands
ترکی
eller
فرانسوی
mains
آلمانی
hände
اسپانیایی
manos
ایتالیایی
mani
عربی
يد|جانب , كف , سيطرة , خط , عامل , إشراف , براعة , شىء كاليد , عقرب الساعة , كتابة , مؤشر , الأيدى العاملة , أعطى , سلم باليد , بعث , ساعد باليد , يُسلِّم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "دستان" در زبان فارسی به معنای "دستها" است و بهصورت جمع به کار میرود. در اینجا نکات و قواعد مرتبط با این کلمه و نگارش آن را بررسی میکنیم:
جمع سازی: "دستان" جمع کلمه "دست" است. در فارسی جمعسازی معمولاً به دو صورت انجام میشود: جمع مکسر (غیرقابل شمارش) و جمع سالم (قابل شمارش). "دست" جمع سالم (دستها) و "دستان" جمع مکسر است.
نقش و کاربرد: "دستان" معمولاً به عنوان اسم در جملات به کار میرود. میتواند به شکل فاعل، مفعول یا مجرور در جملات جای گیرد.
نکات نگارشی:
در نوشتار رسمی و ادبی، از کلمه "دستان" در متون شعر و نثر استفاده میشود.
-میتوانید از این کلمه در ترکیب با صفات و قیدها، برای توصیف یا تأکید بیشتر استفاده کنید. مثلاً: "دستان نوازشگر"، "دستان نازک" و غیره.
جایگزینها: بهجز "دستان"، میتوان از "دستها" نیز استفاده کرد که در مواقعی ممکن است استفاده از آن مناسبتر باشد.
قواعد دستور زبان: هنگام استفاده از "دستان"، باید به توافق فعل و اسم توجه کنید. مثلاً: "دستان او قوی هستند" صحیح است ولی "دستان او قوی است" غلط است.
این نکات میتواند به شما در درک و استفاده صحیح از کلمه "دستان" کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "دستان" در جملات آورده شده است:
دستان مادرش همیشه گرم و مهربان بود.
او دستانش را در جیبش کرد تا از سرما محافظت کند.
دستان هنرمند با ظرافت بر روی بوم رنگ میکشیدند.
ویتامینها و مواد مغذی به سلامت و قوی شدن دستان شما کمک میکنند.
دستان کودک در حال ساختن قلعهای از شن بودند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!
واژههای مصوّب فرهنگستان
واژگان مرتبط: دست، طرف، عقربه، دسته، دست خط، پنجه، بازو، سلاح، شاخه، اسلحه، شعبه، پا، چنگال، چنگ، تیم، گروه، یک دستگاه، گروهه، قسمت انتهایی، دست حیوان، باله، بال، پره ماهی، بال ماهی، پرک، مجموعه، دستگاه، جهت، یک دست