رهایی
licenseمعنی کلمه رهایی
معنی واژه رهایی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آزادي، خلاص، نجات، وارستگي، | ||
متضاد | اسارت | ||
انگلیسی | liberation,emancipation,release,salvation,escape,extrication,rescue,deliverance,riddance,escapement,delivery,acquittance,quietus,go-by | ||
عربی | تحرير، تحرر، إطلاق، إعتاق | ||
ترکی | kurtuluş | ||
فرانسوی | délivrance | ||
آلمانی | befreiung | ||
اسپانیایی | liberación | ||
ایتالیایی | liberazione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رهایی" به معنای آزادی یا آزاد شدن از قید و بندهاست و در زبان فارسی قواعد خاصی برای استفاده و نگارش آن وجود دارد. در اینجا چند نکته قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه را بیان میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید از "رهایی" به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | رهایی | ||
معادل ابجد | 226 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | rahāy(')i | ||
معادل انگلیسی | relief | ||
مرتبط با | پزشکی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (رَ) (حامص .) | ||
آواشناسی | rahAyi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی رهایی | ||
پخش صوت |
برطرف شدن یا تسکین نسبی درد یا ناراحتی بیمار کلمه "رهایی" به معنای آزادی یا آزاد شدن از قید و بندهاست و در زبان فارسی قواعد خاصی برای استفاده و نگارش آن وجود دارد. در اینجا چند نکته قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه را بیان میکنم: املا: کلمه "رهایی" با حرف "ی" در انتها نوشته میشود و به دلیل وجود "ه" در آن، به صورت "رها" و "ی" نوشته میشود. نوع کلمه: "رهایی" یک اسم است و به عنوان یک اسم خاص یا عام میتواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین از نظر نحوی، میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه در جملات به کار رود. جملات مثال: استفاده در زبان ادبی: این کلمه در شعرها و متون ادبی به وفور مورد استفاده قرار میگیرد و معمولاً بار معنایی عمیق و احساسی دارد. مترادفها: کلماتی مانند "آزادی"، "آزادگی" و "رشد" میتوانند به عنوان مترادفهای این کلمه در متنهای مختلف به کار روند، اما هر کدام بار معنایی خاص خود را دارند. با رعایت این نکات میتوانید از "رهایی" به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید.
آزادي، خلاص، نجات، وارستگي،
اسارت
liberation,emancipation,release,salvation,escape,extrication,rescue,deliverance,riddance,escapement,delivery,acquittance,quietus,go-by
تحرير، تحرر، إطلاق، إعتاق
kurtuluş
délivrance
befreiung
liberación
liberazione