دورگه
licenseمعنی کلمه دورگه
معنی واژه دورگه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اكدش، دونژاده 2- خشن، كلفت | ||
انگلیسی | cross, bedge | ||
عربی | الصليب، تقاطع، سطر، شارة أو رمز، عبر، قطع، شطب، اجتاز، اعترض، صلح، هجن، تلاقى في الطريق، إنتقل من جانب إلى آخر، متقاطع، متبادل، غاضب، مستعرض، متعارض، نزق، مهجن، غير أمين، معاكس، يعبر | ||
ترکی | melez | ||
فرانسوی | hybride | ||
آلمانی | hybrid | ||
اسپانیایی | híbrido | ||
ایتالیایی | ibrido | ||
مرتبط | چلیپایی، تقاطی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دورگه" در زبان فارسی به معنای موجود یا چیزی است که از دو نژاد یا دو نوع مختلف بهوجود آمده است. در استفاده از این کلمه، نکات زیر باید در نظر گرفته شود: ۱. نحوه نگارش:
۲. نقطهگذاری:
۳. استفاده در جملات:
۴. جمع و مفرد:
۵. معانی و کاربردها:
۶. توجه به زمینه:
با رعایت این نکات، میتوانید به طور صحیح و مؤثر از کلمه "دورگه" در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | دورگه | ||
معادل ابجد | 235 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | dorage | ||
معادل انگلیسی | hybrid | ||
مرتبط با | زیست شناسی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی) [عامیانه، مجاز] | ||
مختصات | (دُ رَ گِ) (ص مر.) | ||
آواشناسی | dorage | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی دورگه | ||
پخش صوت |
موجود حاصل از آمیزش والدینی که ازنظر ژن نمودی متفاوت باشند کلمه "دورگه" در زبان فارسی به معنای موجود یا چیزی است که از دو نژاد یا دو نوع مختلف بهوجود آمده است. در استفاده از این کلمه، نکات زیر باید در نظر گرفته شود: با رعایت این نکات، میتوانید به طور صحیح و مؤثر از کلمه "دورگه" در نوشتار خود استفاده کنید.
1- اكدش، دونژاده
2- خشن، كلفت
cross, bedge
الصليب، تقاطع، سطر، شارة أو رمز، عبر، قطع، شطب، اجتاز، اعترض، صلح، هجن، تلاقى في الطريق، إنتقل من جانب إلى آخر، متقاطع، متبادل، غاضب، مستعرض، متعارض، نزق، مهجن، غير أمين، معاكس، يعبر
melez
hybride
hybrid
híbrido
ibrido
چلیپایی، تقاطی۱. نحوه نگارش:
۲. نقطهگذاری:
۳. استفاده در جملات:
۴. جمع و مفرد:
۵. معانی و کاربردها:
۶. توجه به زمینه: