دوقلویی
licenseمعنی کلمه دوقلویی
معنی واژه دوقلویی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | twin, geminate, twain | ||
عربی | التوأم، صنو، الصنو، مزدوج، توأمي، زاوج، تضع تؤامين | ||
مرتبط | دوقلو، جفت، توام، زوج، جوزا، هم شکمان، دوتا، چند قلو | ||
واژه | دوقلویی | ||
معادل ابجد | 166 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | twinning | ||
مرتبط با | زمین شناسی، فیزیک | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی دوقلویی | ||
پخش صوت |
[زمین شناسی] تشکیل یک بلور دوقلو از راه رشد یا تبدیل یا لغزش [فیزیک] رشد متقابل دو یا چند بلور براساس قانون دوقلویی
twin, geminate, twain
التوأم، صنو، الصنو، مزدوج، توأمي، زاوج، تضع تؤامين
دوقلو، جفت، توام، زوج، جوزا، هم شکمان، دوتا، چند قلو