راه اندازی کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه راه اندازی کردن
معنی واژه راه اندازی کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | أبدء | ||
واژه | راه اندازی کردن | ||
معادل ابجد | 553 | ||
تعداد حروف | 13 | ||
معادل انگلیسی | boot | ||
مرتبط با | رایانه و فنّاوری اطلاعات | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی راه اندازی کردن | ||
پخش صوت |
به کار انداختن سامانه های عامل پس از آن که کاربر دستگاه رایانه را روشن می کند
أبدء