رتبه
licenseمعنی کلمه رتبه
معنی واژه رتبه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اشل 2- پايگاه، پايه، جاه، درجه، مرتبه، مقام، منزلت | ||
انگلیسی | rank,rating,grade,degree,dignity,step,station,stratum,order | ||
عربی | مرتبة، مكانة، منزلة، صف، طبقة، رتبة عسكرية، وضع، نظام، مقام منزلة، طبقة إجتماعية، صنف، حسب، فاقه مقاما، إحتل منزلة، اصطف، تام، عفن، كريه الرائحة، ساحق، صارخ، زنجي، دنيء، خصب بالأعشاب الضارة، شعر كث، وافر، رتبة | ||
ترکی | rütbe | ||
فرانسوی | rang | ||
آلمانی | rang | ||
اسپانیایی | rango | ||
ایتالیایی | rango | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رتبه" در زبان فارسی به معنای سطح یا درجهای است که فرد، مکان یا چیز دیگری در مقایسه با دیگران دارد. این کلمه در نگارش و استفاده روزمره، قواعد خاصی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
اگر سوال خاصی درباره استفاده از کلمه "رتبه" یا قاعدههای نگارشی آن دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم! | ||
واژه | رتبه | ||
معادل ابجد | 607 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | rotbe | ||
معادل انگلیسی | rank | ||
مرتبط با | زیست شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: رتبَة، جمع: رتب] ‹رتبت› | ||
مختصات | (رُ بَ یا بِ) [ ع . رتبة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | rotbe | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی رتبه | ||
پخش صوت |
هریک از سطوح رسمی در سازگانهای رده بندی موجودات زنده کلمه "رتبه" در زبان فارسی به معنای سطح یا درجهای است که فرد، مکان یا چیز دیگری در مقایسه با دیگران دارد. این کلمه در نگارش و استفاده روزمره، قواعد خاصی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم: نقطهگذاری: "رتبه" باید در جملات به طور صحیح نقطهگذاری شود. مثلا: ساختار جملات: در جملاتی که به رتبه اشاره میشود، معمولاً از "در" یا "به" برای نشان دادن حوزهای که رتبه در آن داده میشود، استفاده میشود. تعداد و نوع: اگر شما در مورد رتبههای مختلف صحبت میکنید، فراموش نکنید که باید حالت جمع یا مفرد آن را به درستی به کار ببرید. شکلهای ترکیبی: کلمه "رتبه" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود. به عنوان مثال: اگر سوال خاصی درباره استفاده از کلمه "رتبه" یا قاعدههای نگارشی آن دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
1- اشل
2- پايگاه، پايه، جاه، درجه، مرتبه، مقام، منزلت
rank,rating,grade,degree,dignity,step,station,stratum,order
مرتبة، مكانة، منزلة، صف، طبقة، رتبة عسكرية، وضع، نظام، مقام منزلة، طبقة إجتماعية، صنف، حسب، فاقه مقاما، إحتل منزلة، اصطف، تام، عفن، كريه الرائحة، ساحق، صارخ، زنجي، دنيء، خصب بالأعشاب الضارة، شعر كث، وافر، رتبة
rütbe
rang
rang
rango
rango