جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ro[w]šan
bright  |

روشن

معنی: ویژگی سطحی که به نظر می رسد مقدار زیادی نور گسیل می کند
468 | 0
مترادف: 1- مشعشع، منور، نوراني، نوردار 2- آشكار، بارز، بديهي، صريح، عيان، قطعي، مبرهن، محقق، مشخص، مشهود، معلوم، معين، واضح، واضح 3- كوك 4- گويا 5- براق، تابان، جلي، رخشان، متجلي 6- زلال، شفاف
متضاد: تاريك، تيره، مبهم، ناگويا، كدر، غير شفاف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: rošn]
مختصات: (رَ وِ شْ) [ په . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: rowSan
منبع: واژه‌های مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد: 556
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
bright | light , on , explicit , vivid , unequivocal , elucidated , set , clean , transparent , definite , distinct , lucid , cloudless , sunny , alight , alive , legible , shrill , intelligible , diaphanous , express , perspicuous , lightsome , eidetic , pellucid , serene , fogless , limpid , luculent , nitid , transpicuous , clean-cut , clear-cut
ترکی
parlak
فرانسوی
brillant
آلمانی
hell
اسپانیایی
brillante
ایتالیایی
luminoso
عربی
مشرق | ساطع , ذكي , زاه , باسم , فاقع , متألق , نير , مشع , مرح , بارع , صاف , رائق , مبتهج , ذو عقل , باهي , وضاء , لامع , على نحو نير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "روشن" در زبان فارسی می‌تواند به عنوان صفت یا قید استفاده شود. در زیر قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه آورده شده است:

۱. صفت یا قید

  • صفت: "روشن" به معنای "با نور" یا "روشنی‌دار" استفاده می‌شود، مانند: "آسمان روشن است."
  • قید: می‌تواند به معنای "به وضوح" یا "به روشنی" هم به کار رود: "مسأله را روشن توضیح داد."

۲. ترکیب‌های لفظی

  • "روشن" می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود و معانی جدیدی بگیرد:
    • روشنفکری: به معنای تفکر آزاد و انتقادی
    • روشنایی: به معنای نور و تابش

۳. تلفظ و املای صحیح

  • املای درست این کلمه "روشن" است و باید به همین صورت نوشته شود.
  • تلفظ این کلمه به صورت [roːʃæn] است.

۴. نگارش در جملات

  • برای استفاده از "روشن" در جملات، باید به تطابق آن با اسم‌ها و دیگر اجزای جمله توجه کرد. به عنوان مثال:
    • "برق روشن شد."
    • "فکر او روشن‌تر از همیشه است."

۵. نهی به کار بردن بی‌مورد

  • توجه داشته باشید که استفاده از کلمه "روشن" در مواردی که نیاز نیست یا در سطوحی که مفهوم واضح است، ناپسندیده است.

با رعایت این نکات می‌توانید به درستی و به شیوه‌ای مؤثر از کلمه "روشن" استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "روشن" در جمله آورده شده است:

  1. آسمان در صبح زود بسیار روشن و آبی بود.
  2. چراغ‌های خیابان در شب، منطقه را روشن کردند.
  3. او با توضیحاتش، موضوع را برای من روشن کرد.
  4. رنگ دیوارها باعث شد که اتاق بزرگ‌تر و روشن‌تر به نظر بیاید.
  5. لبخند او همیشه حال من را روشن می‌کند.

امیدوارم این جملات مفید باشند! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.


واژگان مرتبط: درخشان، زرنگ، تابناک، فروزان، سبک، سبک وزن، کم، خفیف، اندک، برقرار، باعتبار، صریح، اشکار، صاف، زنده، سرزنده، سرحال، خرم، بدون ابهام، غیر مبهم، اشتباه نشدنی، دقیق، لجوج، واقع شده، تمیز، پاک، پاکیزه، طاهر، فرانما، نور گذران، پشت نما، پیدا، قطعی، مسلم، محدود، متمایز، مجزا، متفاوت، سالم، بی ابر، افتابی، افتاب رو، رو بافتاب، خوشحال، شعله ور، سوزان، در قید حیات، حساس، خوانا، تیز، شبیه صفیر، قابل فهم، مفهوم، فهمیدنی، سریع السیر، سریع، مخصوص، برنگ روشن، شوخ، چابک، هویدا، سلیس، حائل ماوراء، بلورین، بی سر و صدا، متین، ساکت، ارام، عاری از مه، ناب، نورانی، نور افشان، فرا اشکار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری