زخمه
licenseمعنی کلمه زخمه
معنی واژه زخمه
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | زخ، شكافه، مضراب | ||
| انگلیسی | plectrum, pick, wound | ||
| عربی | ريشة العازف، plectrum | ||
| ترکی | yara | ||
| فرانسوی | blesser | ||
| آلمانی | wunde | ||
| اسپانیایی | herida | ||
| ایتالیایی | ferita | ||
| مرتبط | انگشتانه، کلنگ، خلال، هر نوع الت نوک تیز | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "زخمه" در زبان فارسی به معنای نواختن یا ضربه زدن به سازهای زخمه‌ای (مانند قیچک یا گیتار) استفاده می‌شود. به‌طور کلی، نگارش و استفاده از این کلمه به موارد زیر توجه دارد:
به‌عنوان مثال:
استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "زخمه" می‌تواند به غنای متن کمک کند. | ||
| واژه | زخمه | ||
| معادل ابجد | 652 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | zaxme | ||
| معادل انگلیسی | scab | ||
| مرتبط با | مهندسی مواد و متالورژی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) (موسیقی) | ||
| مختصات | (زَ مِ) (اِ.) | ||
| آواشناسی | zaxme | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی زخمه | ||
| پخش صوت | |||
برجستگی‌های نامنظم فلزی با لبه‌های تند و سطح تقریباً موازی با سطح قطعه که معمولاً فقط در چند نقطه به قطعۀ ریختگی متصل است کلمه "زخمه" در زبان فارسی به معنای نواختن یا ضربه زدن به سازهای زخمه‌ای (مانند قیچک یا گیتار) استفاده می‌شود. به‌طور کلی، نگارش و استفاده از این کلمه به موارد زیر توجه دارد: نویسه‌ی صحیح: کلمه "زخمه" به این شکل نوشته می‌شود و نیاز به تغییر یا صیغۀ دیگری ندارد. ضبط در متن: در متون ادبی و غیرادبی، باید دقت شود که کلمه در معنا و بافت مناسب خود به کار رود. جایگاه دستوری: "زخمه" معمولاً به‌عنوان یک اسم استفاده می‌شود، بنابراین باید با قیدها یا صفت‌ها ترکیب شود و حالت‌های صرفی و نحوی را رعایت کند. تلفظ: تلفظ صحیح کلمه "زخمه" به صورت "zakhmeh" است و تأکید بر حرف "خ" در وسط کلمه است. به‌عنوان مثال: استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "زخمه" می‌تواند به غنای متن کمک کند.
زخ، شكافه، مضراب
plectrum, pick, wound
ريشة العازف، plectrum
yara
blesser
wunde
herida
ferita
انگشتانه، کلنگ، خلال، هر نوع الت نوک تیز
