ساخته
licenseمعنی کلمه ساخته
معنی واژه ساخته
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-اسم 2- صنع، مصنوع 3- پرداخته 4- آماده، مهيا 5- جعلي، ساختگي 6- سروده | ||
انگلیسی | made, built, constructed, created, manufactured, produced, wrought, forged, artificial, faked, hypocritical, ready-made | ||
عربی | مصنوع، تركيبي، منتج صناعيا، صنع | ||
ترکی | yapılmış | ||
فرانسوی | fait | ||
آلمانی | gemacht | ||
اسپانیایی | hecho | ||
ایتالیایی | fatto | ||
مرتبط | تربیت شده، معمول، مولد، به شکل دراورده شده، به شکل درآمده، تشکیل شده، از کار دراورده، مصنوعی، ساختگی، عملی، بدلی، عاریه، چیز قلابی، ریاکار، متظاهر، با ریا، دو رو، ساختن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ساخته" در زبان فارسی به عنوان یک اسم یا صفت قابل استفاده است و به معنای "ساختهشده" یا "ایجاد شده" میباشد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ساخته" درست و مؤثر در نوشتار و صحبتهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | ساخته | ||
معادل ابجد | 1066 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | sāxte | ||
معادل انگلیسی | composed | ||
مرتبط با | موسیقی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت مفعولی) | ||
مختصات | (تَ یا تِ) (ص مف .) | ||
آواشناسی | sAxte | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی ساخته | ||
پخش صوت |
اثر موسیقایی خلق شده توسط یک آهنگساز معین کلمه "ساخته" در زبان فارسی به عنوان یک اسم یا صفت قابل استفاده است و به معنای "ساختهشده" یا "ایجاد شده" میباشد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: جنس و عدد: "ساخته" به عنوان یک اسم، جنس خاصی ندارد و میتواند به صورت مفرد یا جمع استفاده شود. برای جمع بستن آن میتوان از "ساختهها" استفاده کرد. نحوه استفاده در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم، صفت یا بخشی از یک فعل مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال: نکات نگارشی: حروف اضافه و ترکیبات: "ساخته" میتواند با حروف اضافه ترکیب شود. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ساخته" درست و مؤثر در نوشتار و صحبتهای خود استفاده کنید.
1-اسم
2- صنع، مصنوع
3- پرداخته
4- آماده، مهيا
5- جعلي، ساختگي
6- سروده
made, built, constructed, created, manufactured, produced, wrought, forged, artificial, faked, hypocritical, ready-made
مصنوع، تركيبي، منتج صناعيا، صنع
yapılmış
fait
gemacht
hecho
fatto
تربیت شده، معمول، مولد، به شکل دراورده شده، به شکل درآمده، تشکیل شده، از کار دراورده، مصنوعی، ساختگی، عملی، بدلی، عاریه، چیز قلابی، ریاکار، متظاهر، با ریا، دو رو، ساختن