ساعت
licenseمعنی کلمه ساعت
معنی واژه ساعت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- گاهنما، وقت نما، زمان سنج 2- روزگار، زمان، وقت، هنگام 3- واحد زمان، شصت دقيقه 4- رستاخيز، قيامت | ||
انگلیسی | hour, watch, time, clock, timepiece, timer, horologe, ticker, o'clock, the watch | ||
عربی | ساعة، ستون دقيقة، وقت الدراسة، موعد الإيواء للفراش | ||
ترکی | saat | ||
فرانسوی | la montre | ||
آلمانی | die uhr | ||
اسپانیایی | el reloj | ||
ایتالیایی | l'orologio | ||
مرتبط | مدت کم، دیدبان، مراقبت، کشیک، پاسداری، مدت کشیک، مدت، موقع، فرصت، تپش زمان سنجی، گاه شمار، کسی که وقت را نگه میدارد، ساعت مچی ودیواری وغیره، وقتسنج، دارای صدای تیک تیک، اونگ یا وزنه ساعت، تلگراف، از روی ساعت | ||
واژه | ساعت | ||
معادل ابجد | 531 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | sā'at | ||
معادل انگلیسی | Horologium, Hor, Pendulum Clock | ||
مرتبط با | نجوم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: ساعة، جمع: ساعات] | ||
مختصات | (عَ) [ ع . ساعة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | sA'at | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی ساعت | ||
پخش صوت |
صورت فلکی کمنوری در آسمان جنوبی (southern sky) در همسایگی صورت فلکی نهر و تاربست
1- گاهنما، وقت نما، زمان سنج
2- روزگار، زمان، وقت، هنگام
3- واحد زمان، شصت دقيقه
4- رستاخيز، قيامت
hour, watch, time, clock, timepiece, timer, horologe, ticker, o'clock, the watch
ساعة، ستون دقيقة، وقت الدراسة، موعد الإيواء للفراش
saat
la montre
die uhr
el reloj
l'orologio
مدت کم، دیدبان، مراقبت، کشیک، پاسداری، مدت کشیک، مدت، موقع، فرصت، تپش زمان سنجی، گاه شمار، کسی که وقت را نگه میدارد، ساعت مچی ودیواری وغیره، وقتسنج، دارای صدای تیک تیک، اونگ یا وزنه ساعت، تلگراف، از روی ساعت