سرعتی
licenseمعنی کلمه سرعتی
معنی واژه سرعتی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | speed,velocity,rapidity,rate,pace,speeding,acceleration,quickness,fastness,promptitude,haste,expedition,celerity,headway | ||
| عربی | السرعة، سرعة، تقدم، درجة حساسية الفيلم للضوء، عجل، سرع، أطلق، قاد بسرعة مفرطة، مشى بسرعة | ||
| ترکی | hız | ||
| فرانسوی | vitesse | ||
| آلمانی | geschwindigkeit | ||
| اسپانیایی | velocidad | ||
| ایتالیایی | velocità | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سرعتی" از دو بخش تشکیل شده است: "سرعت" و پسوند "-ی". بر اساس قواعد فارسی و نگارشی، می‌توان نکات زیر را در مورد این کلمه مطرح کرد:
به طور کلی، "سرعتی" یک صفت است که به توصیف ویژگی‌های مرتبط با سرعت می‌پردازد و قواعد نگارشی و دستور زبان فارسی در استفاده صحیح از آن مهم است. | ||
| واژه | سرعتی | ||
| معادل ابجد | 740 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| معادل انگلیسی | racer | ||
| مرتبط با | ورزش | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| آواشناسی | sor'ati | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی سرعتی | ||
| پخش صوت | |||
فرد یا وسیله‌ای که در مسابقۀ سرعت شرکت می‌کند یا شرکت داده می‌شود کلمه "سرعتی" از دو بخش تشکیل شده است: "سرعت" و پسوند "-ی". بر اساس قواعد فارسی و نگارشی، می‌توان نکات زیر را در مورد این کلمه مطرح کرد: مفهوم‌سازی: "سرعت" به معنای مقدار تغییر مکان یک جسم در واحد زمان است و اضافه کردن "-ی" به این کلمه آن را به صفت تبدیل می‌کند. به عنوان مثال، "سرعتی" به معنی "مربوط به سرعت" یا "دارای سرعت" است. به کارگیری: از "سرعتی" می‌توان در جملات و عبارات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: نگارش صحیح: مانند بسیاری از کلمات فارسی، در نوشتن "سرعتی" باید به کسرۀ هوز (کسره) در انتهای واژه دقت شود. تلفظ: تلفظ این کلمه به شکل "سرعتی" است و باید به لهجه و نحوه صحیح تلفظ دقت کرد. به طور کلی، "سرعتی" یک صفت است که به توصیف ویژگی‌های مرتبط با سرعت می‌پردازد و قواعد نگارشی و دستور زبان فارسی در استفاده صحیح از آن مهم است.
speed,velocity,rapidity,rate,pace,speeding,acceleration,quickness,fastness,promptitude,haste,expedition,celerity,headway
السرعة، سرعة، تقدم، درجة حساسية الفيلم للضوء، عجل، سرع، أطلق، قاد بسرعة مفرطة، مشى بسرعة
hız
vitesse
geschwindigkeit
velocidad
velocità
