سُفتی
licenseمعنی کلمه سُفتی
معنی واژه سُفتی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | stiffness, hardness, rigidity, firmness, tightness, toughness, tension, solidity, density, fastness, tenacity | ||
عربی | صلابة، عناد، صعوبة، الكزازة | ||
مرتبط | سفتی، چوب شدگی، سختی، دشواری، اشکال، شدت، استحکام، سخت گیری، عدم تراضی، ثبات و استحکام، متانت، محکمی، پا بر جایی، ضیق، تنش، کشش، فشار، تشنج، کشمکش، استواری، جمود، تراکم، چگالی، غلظت، ضخامت، انبوهی، سرعت، تندی، اصرار، سر سختی، چسبندگی، سفت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سُفتی" در زبان فارسی به معنای "سختی" یا "سخت بودن" است. این کلمه از ریشه "سفت" به معنای "سخت، محکم" و با افزودن پسوند "-ی" به آن، به شکل اسم صفت در آمده است. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم:
این نکات میتواند در درست نوشتن و به کار بردن کلمه "سُفتی" مفید باشد. | ||
واژه | سُفتی | ||
معادل ابجد | 550 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
معادل انگلیسی | micropylar | ||
مرتبط با | زیست شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی سُفتی | ||
پخش صوت |
مربوط به سُفت کلمه "سُفتی" در زبان فارسی به معنای "سختی" یا "سخت بودن" است. این کلمه از ریشه "سفت" به معنای "سخت، محکم" و با افزودن پسوند "-ی" به آن، به شکل اسم صفت در آمده است. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم: نوشتار صحیح: کلمه صحیح "سُفتی" با حرف "س" و به صورت "سُفتی" نوشته میشود. در نوشتن این کلمه، توجه به حروف و نشانههای آن اهمیت دارد. توجه به تلفظ: حروف صدادار را به درستی تلفظ کنید. در این کلمه، "سُ" با تلفظ "سو" در نظر گرفته شده و "فتی" به صورت "فتی" تلفظ میشود. نوع کلمه: "سُفتی" بهعنوان اسم صفت به کار میرود و برای توصیف ویژگیهای اشیاء یا مواد به کار میرود. نحو و صرف: در جملات، این کلمه میتواند به عنوان صفت به کار رود و میتوان آن را با دیگر اسمها ترکیب کرد، مثلاً: "سفتی این چوب بسیار زیاد است." این نکات میتواند در درست نوشتن و به کار بردن کلمه "سُفتی" مفید باشد.
stiffness, hardness, rigidity, firmness, tightness, toughness, tension, solidity, density, fastness, tenacity
صلابة، عناد، صعوبة، الكزازة
سفتی، چوب شدگی، سختی، دشواری، اشکال، شدت، استحکام، سخت گیری، عدم تراضی، ثبات و استحکام، متانت، محکمی، پا بر جایی، ضیق، تنش، کشش، فشار، تشنج، کشمکش، استواری، جمود، تراکم، چگالی، غلظت، ضخامت، انبوهی، سرعت، تندی، اصرار، سر سختی، چسبندگی، سفت