سکان
licenseمعنی کلمه سکان
معنی واژه سکان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- زمام، فرمان 2- ساكنين، مقيمان، ساكنان، باشندگان | ||
انگلیسی | rudder, helm, steerage, the rudder | ||
عربی | الموجه، دفة القيادة في سفينة | ||
ترکی | dümen | ||
فرانسوی | gouvernail | ||
آلمانی | ruder | ||
اسپانیایی | timón | ||
ایتالیایی | timone | ||
مرتبط | سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر، اداره، دسته، نظارت، اهرم سکان، راهنمایی، هدایت، تربیت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سکان" در زبان فارسی به معنای هدایتگر یا کنترلکننده یک کشتی یا وسیله نقلیه آبی است. در ادامه، برخی از قواعد مربوط به این کلمه و استفاده از آن در جملات فارسی بیان میشود:
مثال جملات:
با رعایت این نکات و قواعد میتوانید در نوشتار و گفتار خود از کلمه "سکان" به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | سکان | ||
معادل ابجد | 131 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | sokkān | ||
معادل انگلیسی | rudder | ||
مرتبط با | حمل ونقل دریایی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (سُ کّ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | sokkAn | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی سکان | ||
پخش صوت |
وسیلهای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد کلمه "سکان" در زبان فارسی به معنای هدایتگر یا کنترلکننده یک کشتی یا وسیله نقلیه آبی است. در ادامه، برخی از قواعد مربوط به این کلمه و استفاده از آن در جملات فارسی بیان میشود: نحوهٔ نوشتن: کلمه "سکان" به صورت "سکان" نوشته میشود و به هیچ عنوان نباید آن را به صورت دیگری نوشت. قسمتهای کلام: "سکان" یک اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر نقشهای نحوی در جملات به کار برود. صرف و نحو: این کلمه در جملات معمولا به صورت مفرد و جمع مورد استفاده قرار میگیرد. جمع آن "سکانها" است. نگارش و علامتگذاری: در نگارش فارسی، دقت به نشانههای نگارشی (مانند ویرگول، نقطه و ...) بسیار مهم است. به عنوان مثال: "کاپیتان دستش را بر روی سکان گذاشت." توجه به فعل: در جملات باید توجه داشت که فعل متناسب با اسم مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال: "سکان به خوبی هدایت میشود." مثال جملات: با رعایت این نکات و قواعد میتوانید در نوشتار و گفتار خود از کلمه "سکان" به درستی استفاده کنید.
1- زمام، فرمان
2- ساكنين، مقيمان، ساكنان، باشندگان
rudder, helm, steerage, the rudder
الموجه، دفة القيادة في سفينة
dümen
gouvernail
ruder
timón
timone
سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر، اداره، دسته، نظارت، اهرم سکان، راهنمایی، هدایت، تربیت