سوارکاری
licenseمعنی کلمه سوارکاری
معنی واژه سوارکاری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | equitation, equestrian | ||
عربی | المساواة | ||
ترکی | binme | ||
فرانسوی | équitation | ||
آلمانی | reiten | ||
اسپانیایی | equitación | ||
ایتالیایی | cavalcare | ||
مرتبط | سواری، هنراسب سواری، سوارکار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «سوارکاری» در زبان فارسی به معنای هنر یا ورزش سوار شدن بر اسب است و از ترکیب دو واژه «سوار» و «کاری» ساخته شده است. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، توجه به چند نکته نگارشی و قواعدی ضروری است:
در نهایت، پیشنهاد میشود در نوشتارهای علمی و ادبی، دقت لازم در استفاده از این کلمه به کار رود تا مفهوم آن به درستی منتقل شود. | ||
واژه | سوارکاری | ||
معادل ابجد | 498 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
تلفظ | savārkāri | ||
معادل انگلیسی | equestrianism | ||
مرتبط با | ورزش | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، حاصل مصدر) | ||
آواشناسی | savArkAri | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی سوارکاری | ||
پخش صوت |
راندن و سواری گرفتن و هدایت اسب در مسابقات که رشتههایی مانند خرامش و پرشبااسب و کالسکهرانی را شامل میشود کلمه «سوارکاری» در زبان فارسی به معنای هنر یا ورزش سوار شدن بر اسب است و از ترکیب دو واژه «سوار» و «کاری» ساخته شده است. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، توجه به چند نکته نگارشی و قواعدی ضروری است: نحوه نوشتن: این کلمه به صورت «سوارکاری» نوشته میشود و از دو بخش تشکیل شده است. نقطهگذاری: در متنهای رسمی، در صورت نیاز به جدا کردن کلمه از عبارتی دیگر یا در انتهای جمله، از نقطه یا کاما استفاده شود. تطابق با سایر واژهها: در جملاتی که «سوارکاری» به کار میرود، باید به نوع فعل یا صفتی که با آن استفاده میشود، دقت شود. به عنوان مثال: «من سوارکاری را دوست دارم» یا «سوارکاری یک ورزش جذاب است». صرف و نحو: در جملات باید دقت شود که «سوارکاری» میتواند به عنوان اسم و همچنین به عنوان مفعول واقع شود. به عنوان مثال: «سوارکاری در ایران طرفداران زیادی دارد». در نهایت، پیشنهاد میشود در نوشتارهای علمی و ادبی، دقت لازم در استفاده از این کلمه به کار رود تا مفهوم آن به درستی منتقل شود.
equitation, equestrian
المساواة
binme
équitation
reiten
equitación
cavalcare
سواری، هنراسب سواری، سوارکار