شاخص
licenseمعنی کلمه شاخص
معنی واژه شاخص
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- شاخصه، علامت، نما، نماينده 2- مشخص، معلوم 3- برجسته، ممتاز، مهم 4- پايه، ماخذ 5- ميله، نصيبه | ||
انگلیسی | index,indicator,gnomon,showing,dial | ||
عربی | مؤشر | ||
ترکی | gösterge | ||
فرانسوی | indicateur | ||
آلمانی | indikator | ||
اسپانیایی | indicador | ||
ایتالیایی | indicatore | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شاخص" در زبان فارسی به معنای معیاری برای اندازهگیری، سنجش یا وضعیت یک پدیده به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چندین نکته وجود دارد که میتواند به بهبود نوشتار کمک کند:
این نکات به شما کمک میکند تا از کلمه "شاخص" در نگارشهای علمی، رسمی یا روزمره به شیوهای مؤثر و درست استفاده کنید. | ||
واژه | شاخص | ||
معادل ابجد | 991 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | šāxes | ||
معادل انگلیسی | index | ||
مرتبط با | ریاضی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (خِ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | SAxes | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی شاخص | ||
پخش صوت |
عددی که نسبت یا وضعیت یک شی ء ریاضی را در مقایسه با شی ء ریاضی دیگر بیان کند کلمه "شاخص" در زبان فارسی به معنای معیاری برای اندازهگیری، سنجش یا وضعیت یک پدیده به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چندین نکته وجود دارد که میتواند به بهبود نوشتار کمک کند: نحوه نگارش: کلمه "شاخص" به صورت صحیح با حروف فارسی نوشته میشود و نباید به صورت لاتین یا با غلط نوشتاری به کار برود. معنی و کاربرد: مبنی بر ساختار جملات: استفاده در متون رسمی: در متون علمی و تحقیقی، دقت در به کارگیری این کلمه و توضیح آن بهویژه در کنار دیگر واژگان و مفهومها اهمیت زیادی دارد. این نکات به شما کمک میکند تا از کلمه "شاخص" در نگارشهای علمی، رسمی یا روزمره به شیوهای مؤثر و درست استفاده کنید.
1- شاخصه، علامت، نما، نماينده
2- مشخص، معلوم
3- برجسته، ممتاز، مهم
4- پايه، ماخذ
5- ميله، نصيبه
index,indicator,gnomon,showing,dial
مؤشر
gösterge
indicateur
indikator
indicador
indicatore