شناخت
licenseمعنی کلمه شناخت
معنی واژه شناخت
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- آگاهي، بينش، دانش، شناسايي، عرفان، علم، معرفت 2- آشنايي، اطلاع، درك، وقوف 3- آشنا | ||
| انگلیسی | cognition, recognition | ||
| عربی | معرفة | ||
| ترکی | bilişsellik | ||
| فرانسوی | cognition | ||
| آلمانی | erkenntnis | ||
| اسپانیایی | cognición | ||
| ایتالیایی | cognizione | ||
| مرتبط | معرفت، ادراک، تشخیص، به رسمیت شناختن، شناسایی، بازشناسی، بازشناخت، شناختن | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شناخت" در زبان فارسی به عنوان یک اسم به معنای درک، آگاهی و شناخت نسبت به موضوعات مختلف به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:
با رعایت نکات فوق، میتوانید واژه "شناخت" را به درستی و به شکل موثری در نگارش‌های خود به کار ببرید. | ||
| واژه | شناخت | ||
| معادل ابجد | 1351 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | šenāxt | ||
| معادل انگلیسی | cognition | ||
| مرتبط با | روان شناسی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم مصدر) | ||
| مختصات | (ش ) | ||
| آواشناسی | SenAxt | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی شناخت | ||
| پخش صوت | |||
افکار، دانسته ها، تفاسیر، تعابیر، دریافت‌ها و اندیشه های هر فرد کلمه "شناخت" در زبان فارسی به عنوان یک اسم به معنای درک، آگاهی و شناخت نسبت به موضوعات مختلف به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم: نقطه‌گذاری: هنگامی که "شناخت" در جمله‌ای به کار می‌رود، باید توجه داشته باشید که محل قرارگیری آن باید مناسب و منطقی باشد. برای مثال: "شناخت انسان‌ها از یکدیگر به روابط اجتماعی آنان کمک می‌کند." ترکیب‌ها: کلمه "شناخت" معمولاً در ترکیب با دیگر کلمات به کار می‌رود. به عنوان مثال: مفاهیم مرتبط: واژه "شناخت" ممکن است با مفاهیم دیگری مانند "آگاهی"، "درک" یا "فهم" هم‌آمیزی داشته باشد که باید در متن به درستی تفکیک شود. استفاده در جمله: وجود واژه "شناخت" باید نشان‌دهنده ارتباط بین موضوع و معرفت باشد. مثلاً "شناخت حقیقت نیاز به تفکر عمیق دارد." ضد و نقیض: برای بهبود نگارش، میتوانید از کلمات ضدی مانند "جهل" یا "نادانی" برای ارائه تضاد استفاده کنید: "شناخت باعث کاهش جهل می‌شود." با رعایت نکات فوق، میتوانید واژه "شناخت" را به درستی و به شکل موثری در نگارش‌های خود به کار ببرید.
1- آگاهي، بينش، دانش، شناسايي، عرفان، علم، معرفت
2- آشنايي، اطلاع، درك، وقوف
3- آشنا
cognition, recognition
معرفة
bilişsellik
cognition
erkenntnis
cognición
cognizione
معرفت، ادراک، تشخیص، به رسمیت شناختن، شناسایی، بازشناسی، بازشناخت، شناختن
