صدابرداری
licenseمعنی کلمه صدابرداری
معنی واژه صدابرداری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sound recording | ||
عربی | صوت، رنين، مسبار، مرمى السمع، ضجة، مادة صوتية مسجلة، مضيق، إستطلاع الرأي العام، المثانة الهوائية، مسبار طبي، لسان بحري داخل في البر، قرع، سبر، بدا، تردد، أمر، سبر غور، سمع، رن، قاس الأعماق، أعلن، نادى على، فحص الصدر بالسمع، فحص، إستطلع الآراء، بوق، عبر عن آرائه بحرية، سليم، معافى، متين، عميق، مجس، تام، موثوق، في صحة جيدة، راسخ، دقيق، مضبوط، عاقل، ماهر، في حالة جيدة، نوما عميقا، على نحو عميق، يبدو | ||
ترکی | ses kaydı | ||
فرانسوی | enregistrement sonore | ||
آلمانی | tonaufnahme | ||
اسپانیایی | grabación de sonido | ||
ایتالیایی | registrazione del suono | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "صدابرداری" ترکیبی از دو بخش "صدا" و "برداری" است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
به طور کلی، "صدابرداری" یک واژه تخصصی است که در زمینههای هنری و فنی برای توصیف فعالیتهای مرتبط با صوت و صدا به کار میرود. | ||
واژه | صدابرداری | ||
معادل ابجد | 512 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
معادل انگلیسی | sound mix | ||
مرتبط با | سینما و تلویزیون | ||
نقش دستوری | اسم | ||
مختصات | ( ~ بَ) [ ع - فا. ] (حامص .) | ||
آواشناسی | sedAbardAri | ||
الگوی تکیه | WWWWS | ||
شمارگان هجا | 5 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی صدابرداری | ||
پخش صوت |
ضبط صدای فیلم در هنگام فیلمبرداری کلمه "صدابرداری" ترکیبی از دو بخش "صدا" و "برداری" است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نوشتار صحیح: کلمه "صدابرداری" باید به صورت پیوسته و با حروف کوچک نوشته شود، مگر اینکه در ابتدای جمله باشد. ترکیبهای مرکب: این واژه یک ترکیب مرکب است که به معنای ضبط و ثبت صداها استفاده میشود. در ترکیبهای مرکب، معمولاً بخش اول (در اینجا "صدا") قید کننده نوع فعالیت است. جنس کلمه: "صدابرداری" اسم است و به عنوان یک فعالیت یا شغل شناخته میشود. زبان محاوره و مکتوب: در زبان محاوره و متون رسمی نیز به همین شکل استفاده میشود و هیچ تفاوتی در استفاده از آن در زبانها وجود ندارد. صرف و نحو: در جملات، میتوان از این کلمه به عنوان اسم فاعل یا اسم مفعول استفاده کرد. برای مثال: به طور کلی، "صدابرداری" یک واژه تخصصی است که در زمینههای هنری و فنی برای توصیف فعالیتهای مرتبط با صوت و صدا به کار میرود.
sound recording
صوت، رنين، مسبار، مرمى السمع، ضجة، مادة صوتية مسجلة، مضيق، إستطلاع الرأي العام، المثانة الهوائية، مسبار طبي، لسان بحري داخل في البر، قرع، سبر، بدا، تردد، أمر، سبر غور، سمع، رن، قاس الأعماق، أعلن، نادى على، فحص الصدر بالسمع، فحص، إستطلع الآراء، بوق، عبر عن آرائه بحرية، سليم، معافى، متين، عميق، مجس، تام، موثوق، في صحة جيدة، راسخ، دقيق، مضبوط، عاقل، ماهر، في حالة جيدة، نوما عميقا، على نحو عميق، يبدو
ses kaydı
enregistrement sonore
tonaufnahme
grabación de sonido
registrazione del suono