جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'ād[d]i
ordinary  |

عادی

معنی: دستور و شیوه‌ای برای بازگشت به شیوۀ عادی نوازندگی بعد از قسمتی که در آن از فن نوازندگی خاصی استفاده شده ‌است
395 | 0
مترادف: 1- رايج، متداول، معمولي، معمول 2- پيش پاافتاده، مبتذل 3- تجاوزگر، متجاوز، متعدي 4- خصم، دشمن، عدو
متضاد: غيرعادي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت نسبی، منسوب به عادت) [عربی: عادیّ]
مختصات: (ص نسب .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: 'Addi
منبع: واژه‌های مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد: 85
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
ordinary | normal , common , regular , usual , commonplace , natural , unremarkable , habitual , plain , customary , naked , wonted , rife , pompier , workaday
ترکی
normal
فرانسوی
normale
آلمانی
normal
اسپانیایی
normal
ایتالیایی
normale
عربی
العادي | أسقف أو مطران , الإ عتيادي , عادي , مألوف , اعتيادي , مثل الأخرين , وسط , متوسط , أيا كان , مهما كان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عادی" در زبان فارسی به معنای معمولی و غیر خاص به کار می‌رود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، برخی نکات قواعدی و نگارشی وجود دارد:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "عادی" باید به صورت کامل و درست نوشته شود. اشتباهات املایی می‌توانند مفهوم را تغییر دهند.

  2. استفاده در جملات:

    • مثال: "او یک فرد عادی است."
    • در این مثال، "عادی" وصفی است که به فرد اشاره می‌کند و به معنای معمولی بودن است.
  3. نحوه به کار بردن در عبارات:

    • "عادی" می‌تواند به عنوان صفت در کنار اسم‌ها قرار گیرد. مثلاً: "زندگی عادی"، "رفتار عادی".
  4. توجه به زمینه:

    • در متون ادبی و رسمی، استفاده از "عادی" باید با توجه به فضای متن انجام شود. در برخی زمینه‌ها ممکن است نیاز به واژه‌هایی با بار معنایی خاص‌تر وجود داشته باشد.
  5. تقابل با کلمات دیگر:
    • "عادی" می‌تواند به صورت متضاد با واژه‌هایی نظیر "خاص"، "استثنایی" یا "غیرمعمول" استفاده شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "عادی" به شکل درست و موثری در نوشته‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در روزهای عادی، من معمولا ساعت هفت صبح بیدار می‌شوم و به کارهای روزمره‌ام می‌پردازم.
  2. رفتار او در این موقعیت غیرمنتظره بود، در حالی که انتظار می‌رفت که بیشتر عادی باشد.
  3. بچه‌ها در مدرسه به بازی‌های عادی خود ادامه دادند و از تعطیلات تابستانی لذت بردند.

واژگان مرتبط: معمولی، ساده، متداول، پیش پا افتاده، خرجی، طبیعی، معمول، متوسط، مشترک، عام، عمومی، منظم، مرتب، با قاعده، معین، متقارن، همیشگی، مرسوم، مبتذل، همه جایی، ذاتی، فطری، بدیهی، سرشتی، عادتی، معتاد، صاف، واضح، هموار، پهن، برهنه، لخت، عریان، مجرد، عاری، مملو، شایع، پر، زیاد، هر روز، روزانه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری