عارضه
licenseمعنی کلمه عارضه
معنی واژه عارضه
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- بيماري، كسالت، ناخوشي 2- اتفاق حادثه، رويداد 3- آسيب، آفت، بلا | ||
| انگلیسی | event, phenomenon, accident, complication | ||
| عربی | حدث، حالة، حادثة، إحدى الوقائع، نتيجة، واقعة | ||
| ترکی | komplikasyon | ||
| فرانسوی | complication | ||
| آلمانی | komplikation | ||
| اسپانیایی | complicación | ||
| ایتالیایی | complicazione | ||
| مرتبط | واقعه، حادثه، اتفاق، سانحه، روی داد، پدیده، اثر طبیعی، نمود، تصادف، واقعه ناگوار | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عارضه" در زبان فارسی به معنی مشکل، عیب یا هر نوع اختلالی است که ممکن است در یک فرد یا یک چیز به وجود آید. استفاده صحیح از این کلمه و رعایت دستور زبان و نگارش صحیح آن اهمیت زیادی دارد. در ادامه، به برخی از قواعد و نکات مرتبط با کلمه "عارضه" اشاره می‌کنم:
با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثری از کلمه "عارضه" در نوشتار و گفتگوهای خود استفاده کنید. | ||
| واژه | عارضه | ||
| معادل ابجد | 1076 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | 'āreze | ||
| معادل انگلیسی | feature | ||
| مرتبط با | مهندسی نقشه برداری | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی: عارضَة، جمع: عوارض] | ||
| مختصات | (رِ ض ) [ ع . عارضة ] | ||
| آواشناسی | 'Areze | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی عارضه | ||
| پخش صوت | |||
مجموعه‌ای از نقاط و خطوط و چندضلعی‌ها در پایگاه داده‌های مکانی که بیانگر یک شیء در جهان واقعی است کلمه "عارضه" در زبان فارسی به معنی مشکل، عیب یا هر نوع اختلالی است که ممکن است در یک فرد یا یک چیز به وجود آید. استفاده صحیح از این کلمه و رعایت دستور زبان و نگارش صحیح آن اهمیت زیادی دارد. در ادامه، به برخی از قواعد و نکات مرتبط با کلمه "عارضه" اشاره می‌کنم: نوع کلمه: "عارضه" اسم است و به معنی عیب یا مشکل به کار می‌رود. جمع: جمع "عارضه" به صورت "عارضه‌ها" است. در مواقعی که بخواهید به چندین عارضه اشاره کنید، این شکل استفاده می‌شود. نحوه استفاده در جملات: ضد و نقیض: ممکن است در برخی متون با عبارات متضاد مانند "سلامتی" یا "بهبودی" در کنار "عارضه" روبرو شوید. استفاده در متون تخصصی: در متون پزشکی و علمی، این کلمه به طور گسترده‌ای به کار می‌رود و می‌تواند با دیگر اصطلاحات تخصصی ترکیب شود، مانند "عارضه‌ٔ روحی" یا "عارضه‌های جسمی". با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثری از کلمه "عارضه" در نوشتار و گفتگوهای خود استفاده کنید.
1- بيماري، كسالت، ناخوشي
2- اتفاق حادثه، رويداد
3- آسيب، آفت، بلا
event, phenomenon, accident, complication
حدث، حالة، حادثة، إحدى الوقائع، نتيجة، واقعة
komplikasyon
complication
komplikation
complicación
complicazione
واقعه، حادثه، اتفاق، سانحه، روی داد، پدیده، اثر طبیعی، نمود، تصادف، واقعه ناگوار
