فرهنگ نگار
licenseمعنی کلمه فرهنگ نگار
معنی واژه فرهنگ نگار
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | culture | ||
| عربی | ثقافة، حضارة، الاستنبات، تثقيف، تهذيب، حراثة | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرهنگ نگار" به ترکیب دو واژه "فرهنگ" و "نگار" اشاره دارد. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، می‌توان به موارد زیر توجه کرد:
اگر شما سوال خاصی درباره‌ی کاربرد یا مفاهیم مرتبط با "فرهنگ نگار" دارید، خوشحال می‌شوم که بیشتر توضیح دهم. | ||
| واژه | فرهنگ نگار | ||
| معادل ابجد | 626 | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| معادل انگلیسی | lexicographer | ||
| مرتبط با | زبان شناسی | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی فرهنگ نگار | ||
| پخش صوت | |||
فردی که تخصص او فرهنگ نگاری است کلمه "فرهنگ نگار" به ترکیب دو واژه "فرهنگ" و "نگار" اشاره دارد. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، می‌توان به موارد زیر توجه کرد: ترکیب واژه‌ها: "فرهنگ" به معنای دانش، ادب، و رفتارهای اجتماعی است و "نگار" به معنای نگارش، توصیف یا تجسم چیزی است. بنابراین، "فرهنگ نگار" ممکن است به معنای نوشتن یا توصیف فرهنگ باشد. نوشتار درست: هنگام نوشتن این ترکیب، لازم است فاصله بین دو واژه رعایت شود. به عنوان مثال: "فرهنگ نگار" به جای "فرهنگنگار". زبان رسمی: در متون رسمی و علمی، استفاده از ترکیبات به روش‌های صحیح و با رعایت دقت در نگارش ضروری است. در این مورد، "فرهنگ نگار" می‌تواند به عنوان یک عنوان یا موضوع تحقیقاتی مورد استفاده قرار گیرد. اگر شما سوال خاصی درباره‌ی کاربرد یا مفاهیم مرتبط با "فرهنگ نگار" دارید، خوشحال می‌شوم که بیشتر توضیح دهم.
culture
ثقافة، حضارة، الاستنبات، تثقيف، تهذيب، حراثة
