فروکِشَند
license
98
1667
100
معنی کلمه فروکِشَند
معنی واژه فروکِشَند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | فروکِشَند | ||
معادل ابجد | 660 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
معادل انگلیسی | low tide, low water, LW | ||
مرتبط با | اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی فروکِشَند | ||
پخش صوت |
[اقیانوسشناسی] ارتفاع کمینۀ سطح آب که جزرکِشَند به آن میرسد [ژئوفیزیک، علوم جَوّ] یشترین حد پایین رفتن پوستۀ زمین و سطح آب اقیانوس و جوّ براثر نیروهای گرانشی ماه و خورشید