فشارسنج
licenseمعنی کلمه فشارسنج
معنی واژه فشارسنج
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | manometer, barometer, piezometer, pressure indicator | ||
| عربی | مقياس ضغط الدم، مضغاط أداة لقياس الضغط، أداة لقياس ضغط الغازات، مقياس المانومتر | ||
| ترکی | barometre | ||
| فرانسوی | baromètre | ||
| آلمانی | barometer | ||
| اسپانیایی | barómetro | ||
| ایتالیایی | barometro | ||
| مرتبط | فشار سنج، الت سنجش فشار خون، هواسنج، میزان الهواء، غلظت سنج، دستگاه سنجش شدت انفجار | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فشارسنج" به معنای دستگاهی است که برای اندازه‌گیری فشار استفاده می‌شود. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "فشارسنج" در نوشته‌های خود استفاده کنید. | ||
| واژه | فشارسنج | ||
| معادل ابجد | 694 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| تلفظ | fešārsanj | ||
| مرتبط با | علوم جَوّ | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) (فیزیک) | ||
| آواشناسی | feSArsanj | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی فشارسنج | ||
| پخش صوت | |||
← فشارسنج شاره ها کلمه "فشارسنج" به معنای دستگاهی است که برای اندازه‌گیری فشار استفاده می‌شود. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر را مد نظر قرار دهید: ترکیب لفظی: "فشارسنج" از دو بخش "فشار" و "سنج" تشکیل شده است. "فشار" به معنای نیرو بر واحد سطح و "سنج" به معنای اندازه‌گیری می‌باشد. لذا این کلمه نشان‌دهنده دستگاهی است که برای اندازه‌گیری فشار به کار می‌رود. نوشتار صحیح: این کلمه باید به صورت "فشارسنج" نوشته شود و از نوشتارهای اشتباهی مانند "فشار سنج" یا "فشارسنجی" پرهیز شود، مگر در مواقعی که نیاز به تفکیک داشته باشید. زبان معیار: در متون علمی و فنی، باید از "فشارسنج" به عنوان واژه‌ای تخصصی استفاده شود و در صورت نیاز به توضیح بیشتر، توضیحات لازم درباره عملکرد و کاربرد آن ارائه شود. نکات نگارشی: اگر این کلمه در متن شما به عنوان اسم خاص یا عنوان یک دستگاه خاص ذکر می‌شود، میتوانید آن را با حروف برجسته (مثلاً با استفاده از کج‌نویسی یا بولد) نمایش دهید تا به خواننده کمک شود. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "فشارسنج" در نوشته‌های خود استفاده کنید.
manometer, barometer, piezometer, pressure indicator
مقياس ضغط الدم، مضغاط أداة لقياس الضغط، أداة لقياس ضغط الغازات، مقياس المانومتر
barometre
baromètre
barometer
barómetro
barometro
فشار سنج، الت سنجش فشار خون، هواسنج، میزان الهواء، غلظت سنج، دستگاه سنجش شدت انفجار
