فوریت
licenseمعنی کلمه فوریت
معنی واژه فوریت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | urgency, immediacy, promptitude | ||
عربی | إلحاح، عجلة، مطالب ملحة، الاستعجال | ||
ترکی | aciliyet | ||
فرانسوی | urgence | ||
آلمانی | dringlichkeit | ||
اسپانیایی | urgencia | ||
ایتالیایی | urgenza | ||
مرتبط | ضرورت، نیاز شدید، بی واسطگی، بی درنگی، بی فاصلگی، اگاهی، حضور ذهن، سرعت، زرنگی، چالاکی، سریع العملی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فوریت" در زبان فارسی به معنای ضرورت و اضطرار است و معمولاً در متون رسمی و اداری مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
همچنین در متون علمی و دانشگاهی، ممکن است جاهایی نیز به فوریت موضوعات، وضعیتها یا اقدامات اشاره شود که نیاز به اقدام سریع دارند. | ||
واژه | فوریت | ||
معادل ابجد | 696 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
معادل انگلیسی | urgency | ||
مرتبط با | حمل ونقل دریایی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
مختصات | (فُ یَ) [ ع . ] (اِمص .) | ||
آواشناسی | foriyyat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی فوریت | ||
پخش صوت |
وضعیتی که در آن کشتی یا فردِ سوار بر آن نیاز بهکمک دارد متـ . وضعیت فوریتی کلمه "فوریت" در زبان فارسی به معنای ضرورت و اضطرار است و معمولاً در متون رسمی و اداری مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم: کاربرد: "فوریت" بیشتر در متون رسمی، گزارشها، نامهنگاریهای اداری و قضایی، و در زمینههای پزشکی و بحرانهای اجتماعی به کار میرود. برای مثال: "در این مورد فوریت دارد که اقدامات لازم به سرعت انجام شود." صفت و اسم: "فوریت" به عنوان اسم استفاده میشود، ولی میتوان از آن به عنوان صفت نیز در جمله استفاده کرد، مثل: "این مسئله فوریتی است." نکات نگارشی: نحو: این کلمه معمولاً بهعنوان مفعول، فاعل یا complemento در جمله استفاده میشود و با سایر اجزای جمله بهخوبی سازگار است. همچنین در متون علمی و دانشگاهی، ممکن است جاهایی نیز به فوریت موضوعات، وضعیتها یا اقدامات اشاره شود که نیاز به اقدام سریع دارند.
urgency, immediacy, promptitude
إلحاح، عجلة، مطالب ملحة، الاستعجال
aciliyet
urgence
dringlichkeit
urgencia
urgenza
ضرورت، نیاز شدید، بی واسطگی، بی درنگی، بی فاصلگی، اگاهی، حضور ذهن، سرعت، زرنگی، چالاکی، سریع العملی