کج خُلق

معنی کلمه کج خُلق

معنی واژه کج خُلق

معنیویژگی فرد دچار اختلال کج‌خُلقی
انگلیسیsullen, testy, irritable, crabbed, peevish, querulous, morose, acidulous, fractious, petulant, snappish, snarly, splenetic, techy, tedious, tetchy, thwart, waspish, hoity-toity, peeress, crown
عربیمتجهم، متجهم الوجه، حاقد، نكد، عنيد، كئيب، غاضب، حرون، حزين، منذر
مرتبطعبوس، کج خلق، ترشرو، غیر معاشر، تحریک پذیر، زود رنج، تند مزاج، ناراضی، گله مند، شکوه گر، وسواسی، میخوش، متمرد، ننر، بد خو، شرم اور، ستیزه جو، خشمگین، گاز گیر، دارای مزه بد، گرفتار دام، گوریده، طحالی، حساس، خسته کننده، کسل کننده، انسداداریب، اریب، لجوج، زنبور وار، نیش دار، مغرور، بانوی اشرافی، زوجه سناتور