کُدگذاری کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه کُدگذاری کردن
معنی واژه کُدگذاری کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | صحح، عاقب، قوم، متفق، تصحيح | ||
واژه | کُدگذاری کردن | ||
معادل ابجد | 1229 | ||
تعداد حروف | 12 | ||
معادل انگلیسی | code | ||
مرتبط با | رایانه و فنّاوری اطلاعات | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی کُدگذاری کردن | ||
پخش صوت |
وضع کردن قواعدی برای انطباق عناصری از یک مجموعه بر عناصری از مجموعۀ دیگر و معمولاً با تناظر یک به یک
صحح، عاقب، قوم، متفق، تصحيح