جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جابهجایی بازیکن از باشگاهی به باشگاه دیگر که در طی مراحل اداری و حقوقی و در زمان مشخص و معمولاً در مقابل مبادلۀ مبلغی صورت میگیرد 1- جابجايي، نقل
2- سرايت
3- احاله، واگذاري transfer, transition, transmission, transportation, conduction, shift, transference, conveyance, transmittance, devolution, turnover, reassignment, transmittal, conductance, transferal, remittance, shunt, transmittancy, remitment, the transfer نقل، نقل السلطة، انتقل، تنازل، حول، غير، أعار، غير المدرسة، نقل مالا، نقل البضائع من سفينة لإخري، حوالة، نقل الملكية، مواصلة، حوالة بنكية، رسم منقول من سطح، نقطة تحويل، تغير في العمل، نقل صورة من ورق، نقل من لغة لإخرى، تحويل transfer le transfert die Übertragung la transferencia il trasferimento واگذاری، تحویل، سند انتقال، ورابری، گذار، تحول، عبور، برزخ، مرحله تغییر، ارسال، مخابره، سرایت، فرا فرستی، حمل و نقل، ترابری، تبعید، بارکشی، هدایت، رسانایی، بردن جریان، رهبری، تغییر، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت، تعویض، حواله، حمل، وسیله نقلیه، پراکنش، تفویض اختیارات، انحطاط، نزول، فساد تدریجی، حجم معاملات، بازده، برگشت، عملکرد، تغییر و تبدیل، میزان هدایت، ضریب هدایت، میزان رسانایی، پرداخت، پول، وجه ارسالی، فرستادن پول، تادیه، مقاومت موازی، ارسال وجه
نقل|نقل السلطة , انتقل , تنازل , حول , غير , أعار , غير المدرسة , نقل مالا , نقل البضائع من سفينة لإخري , حوالة , نقل الملكية , مواصلة , حوالة بنكية , رسم منقول من سطح , نقطة تحويل , تغير في العمل , نقل صورة من ورق , نقل من لغة لإخرى , تحويل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "انتقال" در زبان فارسی به معنای جابهجا کردن یا منتقل کردن است. به طور کلی، این کلمه به طور خاص در زمینههای مختلفی مانند علم، فناوری، حقوق و حتی در مکالمات روزمره به کار میرود. در زیر به نکات برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با استفاده از این کلمه اشاره میکنم:
استفاده صحیح:
"انتقال" به عنوان یک اسم، معمولاً به همراه فعلهای مختلفی به کار میرود، مانند "انجام انتقال" یا "فرآیند انتقال".
ترکیبات:
این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات قرار گیرد، مانند "انتقال اطلاعات"، "انتقال مالکیت" و "انتقال انرژی".
نحو جمله:
معمولاً این کلمه در جمله به عنوان مفعول یا جزء اصلی جمله مورد استفاده قرار میگیرد. مثلاً "انتقال اطلاعات به راحتی انجام میشود".
نکات نگارشی:
مانند سایر کلمات، در نگارش متن باید به قواعدی نظیر نقطهگذاری، پاراگرافبندی و استفاده از نقطهچین و ویرگول در جملات توجه شود.
جملات نمونه:
"انتقال دادهها بین سیستمهای مختلف باید با دقت انجام شود."
"فرایند انتقال مالکیت باید به درستی مستند شود."
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شیوهای موثر از کلمه "انتقال" در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "انتقال" در جمله آورده شده است:
انتقال اطلاعات از یک دستگاه به دستگاه دیگر به تصویب رسید.
پس از انتقال مالکیت، تمامی مسئولیتها به خریدار منتقل شد.
ما در حال برنامهریزی برای انتقال نیروهای نظامی از نقطه A به نقطه B هستیم.
انتقال بیماران به بیمارستان در کوتاهترین زمان ممکن انجام شد.
او برای انتقال تجربیات خود به نسل جدید تلاش میکند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به موضوع خاصی اشاره کنید، خوشحال میشوم کمک کنم!
واژههای مصوّب فرهنگستان
واژگان مرتبط: واگذاری، تحویل، سند انتقال، ورابری، گذار، تحول، عبور، برزخ، مرحله تغییر، ارسال، مخابره، سرایت، فرا فرستی، حمل و نقل، ترابری، تبعید، بارکشی، هدایت، رسانایی، بردن جریان، رهبری، تغییر، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت، تعویض، حواله، حمل، وسیله نقلیه، پراکنش، تفویض اختیارات، انحطاط، نزول، فساد تدریجی، حجم معاملات، بازده، برگشت، عملکرد، تغییر و تبدیل، میزان هدایت، ضریب هدایت، میزان رسانایی، پرداخت، پول، وجه ارسالی، فرستادن پول، تادیه، مقاومت موازی، ارسال وجه
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر