کناری
licenseمعنی کلمه کناری
معنی واژه کناری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bank, edge, margin, lotus, brink, verge, limit, lotos, abutment, brim, lip, marge, rand, recess, list, side | ||
عربی | مصرف، صف، ركام، كومة، صف مفاتيح، مجموعة مصاعد، جزء فرعي، تميل الطائرة جانبيا، مدير نادي القمار، كوم، تعامل مع الصرف، إتكل على بنك الإصدار، تراكم، ودع فى مصرف، مال الطائرة جانبيا، ركم، ضغط، بنك | ||
ترکی | taraf | ||
فرانسوی | le côté | ||
آلمانی | die seite | ||
اسپانیایی | el lado | ||
ایتالیایی | il lato | ||
مرتبط | بانک، ساحل، کنار، لب، ضرابخانه، سیل گیر، لبه، کناره، مرز، ضلع، تیزی، حاشیه، تفاوت، حد، بودجه احتیاطی، درخت سدر، درخت کنار، یکجور نیلوفر ابی، طره، نزدیکی، حدود، اندازه، پایان، وسعت، غایت، مجاورت، زمین همسایه، زمین سر حدی، طرف، بیان، برامدگی لبه طبقات سنگ، نوار، تنفس، فترت، گوشه، عقب نشینی، دوره فترت، تو رفتگی، فهرست، سیاهه، جدول، شیار، صورت، ریز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کناری" در زبان فارسی به معنی "در کنار" یا "مجاور" است و میتواند به عنوان صفت، قید یا اسم به کار رود. در ادامه چند نکته درباره قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
از این نکات میتوانید در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید تا از نظر نگارشی و دستوری دقت بیشتری داشته باشید. | ||
واژه | کناری | ||
معادل ابجد | 281 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
معادل انگلیسی | lateral | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | kenAri | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی کناری | ||
پخش صوت |
همخوانی که در هنگام تولید آن، پس از انسداد، هوا از یک یا دو سوی زبان خارج شود کلمه "کناری" در زبان فارسی به معنی "در کنار" یا "مجاور" است و میتواند به عنوان صفت، قید یا اسم به کار رود. در ادامه چند نکته درباره قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است: نوشتن به صورت صحیح: کلمه "کناری" باید به همین شکل نوشته شود و از نوشتن آن به صورت "کناریی" یا "کنار ی" پرهیز شود. نحوه استفاده: سازگاری با دیگر واژهها: هنگام ترکیب "کناری" با دیگر کلمات، دقت کنید که از لحاظ دستور زبان فارسی سازگار باشد. مثلاً: فاصلهگذاری: "کناری" یک کلمه کامل است و نیازی به فاصله با سایر کلمات ندارد. از این نکات میتوانید در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید تا از نظر نگارشی و دستوری دقت بیشتری داشته باشید.
bank, edge, margin, lotus, brink, verge, limit, lotos, abutment, brim, lip, marge, rand, recess, list, side
مصرف، صف، ركام، كومة، صف مفاتيح، مجموعة مصاعد، جزء فرعي، تميل الطائرة جانبيا، مدير نادي القمار، كوم، تعامل مع الصرف، إتكل على بنك الإصدار، تراكم، ودع فى مصرف، مال الطائرة جانبيا، ركم، ضغط، بنك
taraf
le côté
die seite
el lado
il lato
بانک، ساحل، کنار، لب، ضرابخانه، سیل گیر، لبه، کناره، مرز، ضلع، تیزی، حاشیه، تفاوت، حد، بودجه احتیاطی، درخت سدر، درخت کنار، یکجور نیلوفر ابی، طره، نزدیکی، حدود، اندازه، پایان، وسعت، غایت، مجاورت، زمین همسایه، زمین سر حدی، طرف، بیان، برامدگی لبه طبقات سنگ، نوار، تنفس، فترت، گوشه، عقب نشینی، دوره فترت، تو رفتگی، فهرست، سیاهه، جدول، شیار، صورت، ریز