کُنده
licenseمعنی کلمه کُنده
معنی واژه کُنده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | log, block, chump, timber, clog, stub, chunk, bloc, logarithm, stock, cut | ||
عربی | سجل، حطب، قطع الأشجار، دون تفاصيل، سجل طائرة، سجل سفينة، قطعة خشب، اللوغارتم، سجل الأداء، زند الخشب، اللوك جهاز لقياس سرعة السفينة | ||
مرتبط | لگاریتم، کنده، کارنامه، سرعت سنجکشتی، صورت عملیات، سفرنامهکشتی، بلوک، انسداد، سد، قطعه، کند، تکه بزرگ، چوب، الوار، تیر، درخت الواری، صدای خشک، قید، کلوخه، ترمز، پا بند، ته، ته چک، ریشه، ته سیگار، ته سوش، تکه، مقدار قابل توجه، تکه بزرگ یا کلفت و کوتاه، توده، جعبه قرقره، قلنبه، پایه لگاریتم، موجودی، در انبار، سهم، قنداق، سرمایه، کندن | ||
واژه | کُنده | ||
معادل ابجد | 79 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
معادل انگلیسی | stump | ||
مرتبط با | مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی کُنده | ||
پخش صوت |
پایینترین قسمت تنه که پس از قطع درخت در روی زمین باقی میماند
log, block, chump, timber, clog, stub, chunk, bloc, logarithm, stock, cut
سجل، حطب، قطع الأشجار، دون تفاصيل، سجل طائرة، سجل سفينة، قطعة خشب، اللوغارتم، سجل الأداء، زند الخشب، اللوك جهاز لقياس سرعة السفينة
لگاریتم، کنده، کارنامه، سرعت سنجکشتی، صورت عملیات، سفرنامهکشتی، بلوک، انسداد، سد، قطعه، کند، تکه بزرگ، چوب، الوار، تیر، درخت الواری، صدای خشک، قید، کلوخه، ترمز، پا بند، ته، ته چک، ریشه، ته سیگار، ته سوش، تکه، مقدار قابل توجه، تکه بزرگ یا کلفت و کوتاه، توده، جعبه قرقره، قلنبه، پایه لگاریتم، موجودی، در انبار، سهم، قنداق، سرمایه، کندن