گنگی
licenseمعنی کلمه گنگی
معنی واژه گنگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بي زباني، لالي 2- ابهام | ||
متضاد | گويايي | ||
انگلیسی | incommensurability | ||
عربی | عدم التنافس | ||
ترکی | sersem | ||
فرانسوی | idiot | ||
آلمانی | dumm | ||
اسپانیایی | mudo | ||
ایتالیایی | attutire | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "گنگی" به معنای گیج بودن و عدم توانایی در فهم یا بیان مطلب است. در زبان فارسی، این کلمه به دو صورت میتواند مورد استفاده قرار گیرد:
قواعد نگارشی برای استفاده از "گنگی":
مثالها:
این کلمه بیشتر در محاورهها و نوشتههای غیررسمی کاربرد دارد و بهتر است در متون رسمی با احتیاط استفاده شود. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) ۱. او در میان جمع، با گنگی خاصی به سخنان دیگران گوش میداد و به نظر میرسید که کاملاً در حال فکر کردن است. ۲. گاهی اوقات، احساس گنگی ناشی از عدم اطلاعات کافی میتواند باعث سردرگمی ما شود. ۳. در کتاب جدیدش، نویسنده به بررسی گنگیهایی که در خلال بحرانهای اجتماعی به وجود میآید، پرداخته است. | ||
واژه | گنگی | ||
معادل ابجد | 100 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
معادل انگلیسی | vagueness | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
مختصات | (گُ) (حامص .) | ||
آواشناسی | gongi | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی گنگی | ||
پخش صوت |
وضعیتی که در آن یک واحد زبانی، معنای کاملاً مشخص و دقیقی ندارد و نسبی است کلمه "گنگی" به معنای گیج بودن و عدم توانایی در فهم یا بیان مطلب است. در زبان فارسی، این کلمه به دو صورت میتواند مورد استفاده قرار گیرد: به عنوان اسم: در جملاتی مانند "او در جلسه گنگی بود" که به وضعیت نامشخص یا گیج بودن اشاره دارد. نقطهگذاری: در جملاتی که به کلمه "گنگی" اشاره میشود، باید از نقطهگذاری صحیح استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر در انتهای جمله باشد نیاز به نقطهگذاری است. نحوه تلفظ: در نوشتار رسمی، باید اطمینان حاصل کرد که کلمه به درستی تلفظ شود. این کلمه بیشتر در محاورهها و نوشتههای غیررسمی کاربرد دارد و بهتر است در متون رسمی با احتیاط استفاده شود. ۱. او در میان جمع، با گنگی خاصی به سخنان دیگران گوش میداد و به نظر میرسید که کاملاً در حال فکر کردن است.
۲. گاهی اوقات، احساس گنگی ناشی از عدم اطلاعات کافی میتواند باعث سردرگمی ما شود.
۳. در کتاب جدیدش، نویسنده به بررسی گنگیهایی که در خلال بحرانهای اجتماعی به وجود میآید، پرداخته است.
1- بي زباني، لالي
2- ابهام
گويايي
incommensurability
عدم التنافس
sersem
idiot
dumm
mudo
attutire
قواعد نگارشی برای استفاده از "گنگی":
مثالها: