گویش
licenseمعنی کلمه گویش
معنی واژه گویش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | لهجه | ||
انگلیسی | dialect, the dialect | ||
عربی | لغة محلية، لغة بلد ما، لغة متفرعة من لغة أم، لهجة محلية، لهجة، اللهجة المميزة لإقليم أو جماعة | ||
ترکی | lehçe | ||
فرانسوی | dialecte | ||
آلمانی | dialekt | ||
اسپانیایی | dialecto | ||
ایتالیایی | dialetto | ||
مرتبط | زبان محلی، گوی، گو | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "گویش" در زبان فارسی به معنای نوعی زبان محلی یا لهجه است. برای نوشتن درست و استفاده مناسب از این کلمه، قواعد و نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
این نکات میتوانند در نوشتار و گفتار شما به استفاده صحیح از کلمه "گویش" کمک کنند. | ||
واژه | گویش | ||
معادل ابجد | 336 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | guyeš | ||
معادل انگلیسی | dialect | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) ‹گوش› | ||
مختصات | (یِ) (اِمص .) | ||
آواشناسی | guyeS | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی گویش | ||
پخش صوت |
گونه ای از یک زبان که در تلفظ و واژگان و دستور با گونۀ معیار همان زبان تفاوت دارد کلمه "گویش" در زبان فارسی به معنای نوعی زبان محلی یا لهجه است. برای نوشتن درست و استفاده مناسب از این کلمه، قواعد و نکات زیر را مد نظر قرار دهید: نحوهی نوشتن: کلمه "گویش" با حرف "گ" شروع میشود و به "ش" ختم میشود. در نوشتن آن باید به املای صحیح توجه کنید. نقش دستوری: "گویش" میتواند به عنوان اسم به کار رود و به نوعی لهجه محلی اشاره داشته باشد. به عنوان مثال: "او به گویش محلی صحبت میکند." استفادهی صحیح: مهم است که کلمه "گویش" در متون به درستی و بهجای کلمات دیگری مانند "زبان" یا "لهجه" به کار رود، زیرا هر یک از این کلمات بار معنایی خاص خود را دارند. جمع بستن: جمع "گویش" به شکل "گویشها" تهیه میشود. برای مثال: "گویشهای مختلفی در ایران وجود دارد." این نکات میتوانند در نوشتار و گفتار شما به استفاده صحیح از کلمه "گویش" کمک کنند.
لهجه
dialect, the dialect
لغة محلية، لغة بلد ما، لغة متفرعة من لغة أم، لهجة محلية، لهجة، اللهجة المميزة لإقليم أو جماعة
lehçe
dialecte
dialekt
dialecto
dialetto
زبان محلی، گوی، گو