لنگر
licenseمعنی کلمه لنگر
معنی واژه لنگر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پاتوق، رباط 2- خانگاه 3- فواره، مطرحاني 4- ضريح | ||
انگلیسی | anchor,grapnel,make-fast | ||
عربی | مرساة، مرتكز، ملاذ، ثبت، رسا، لاذ، ارتكز، مِرسَاة | ||
ترکی | çapa | ||
فرانسوی | ancre | ||
آلمانی | anker | ||
اسپانیایی | ancla | ||
ایتالیایی | ancora | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لنگر" در زبان فارسی به چندین معنی و استفاده دارد. در اینجا به توضیح قواعد نگارشی و کاربردهای آن میپردازیم:
با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "لنگر" در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | لنگر | ||
معادل ابجد | 300 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | langar | ||
معادل انگلیسی | anchor | ||
مرتبط با | حمل ونقل دریایی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [مٲخوذ از یونانی] | ||
مختصات | (لَ گَ) [ یو. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | langar | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی لنگر | ||
پخش صوت |
ابزاری سنگین به شکل قلاب، معمولاً از جنس فولاد، برای ثابت نگه داشتن شناور در بستر رودخانه یا دریا و جلوگیری از حرکت آن براثر جریان آب و باد و موج کلمه "لنگر" در زبان فارسی به چندین معنی و استفاده دارد. در اینجا به توضیح قواعد نگارشی و کاربردهای آن میپردازیم: تعریف و معنی: کلمه "لنگر" به معنای وزنهای است که به قایقها یا کشتیها متصل میشود تا آنها را در یک جا ثابت نگه دارد. علاوه بر این، میتواند به معنای نماد ثبات یا امنیت نیز به کار رود. نوشتار و تلفظ: این کلمه به صورت "لَنگَر" تلفظ میشود و در نوشتار نیز طبق قواعد فارسی با "ل" شروع میشود و در انتها با "ر" ختم میگردد. نحو و ساختمان جمله: قواعد نگارشی: با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "لنگر" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
1- پاتوق، رباط
2- خانگاه
3- فواره، مطرحاني
4- ضريح
anchor,grapnel,make-fast
مرساة، مرتكز، ملاذ، ثبت، رسا، لاذ، ارتكز، مِرسَاة
çapa
ancre
anker
ancla
ancora
مثال: "کشتی لنگر انداخت."
مثال: "او لنگر را روی زمین گذاشت."
مثال: "لنگر سنگین" یا "لنگر فولادی".
مثال: "او همچون لنگری در زندگیام باقی ماند."