ماشینی
licenseمعنی کلمه ماشینی
معنی واژه ماشینی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | mechanized, mechanical, mechanic, typed, machine | ||
عربی | مكنن، جعله آليا، أنتج بالماكينات، ميكانيكي | ||
ترکی | araba | ||
فرانسوی | voiture | ||
آلمانی | auto | ||
اسپانیایی | auto | ||
ایتالیایی | auto | ||
مرتبط | ماشینی شده، مکانیکی، هنرور، غیر فکری، مطبوع، ماشین | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ماشینی" در زبان فارسی به معنای مربوط به ماشین یا به شکل ماشین است و میتواند به عنوان صفت یا قید استفاده شود. در اینجا چند نکته قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
در نهایت، استفاده صحیح از کلمات و رعایت قواعد نگارشی، موجب شفافیت و زیبایی متن خواهد شد. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) ۱. او هر روز با یک ماشینی قدیمی به سر کار میرود. | ||
واژه | ماشینی | ||
معادل ابجد | 411 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
معادل انگلیسی | mechanized, mécanisé (fr.) | ||
مرتبط با | علوم مهندسی، عمومی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (ص .) | ||
آواشناسی | mASini | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی ماشینی | ||
پخش صوت |
ویژگی آنچه به جای نیروی انسان و حیوان، با استفاده از ماشین تولید یا بازتولید شده باشد کلمه "ماشینی" در زبان فارسی به معنای مربوط به ماشین یا به شکل ماشین است و میتواند به عنوان صفت یا قید استفاده شود. در اینجا چند نکته قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است: پیشوند و پسوند: کلمه "ماشینی" از واژه "ماشین" ساخته شده است که با اضافه کردن پسوند "-ی" به آن، صفت یا قید ساخته میشود. نقش کلمه در جمله: "ماشینی" میتواند به عنوان صفت برای توصیف اسمها استفاده شود. به عنوان مثال: مناسبات با دیگر واژهها: در ترکیب با واژههای دیگر، "ماشینی" میتواند ترکیبهای مختلفی بسازد، مانند: جایگاه در جمله: معمولاً در زبان فارسی، صفتها قبل از اسمهایی که توصیف میکنند، قرار میگیرند: در نهایت، استفاده صحیح از کلمات و رعایت قواعد نگارشی، موجب شفافیت و زیبایی متن خواهد شد. ۱. او هر روز با یک ماشینی قدیمی به سر کار میرود.
mechanized, mechanical, mechanic, typed, machine
مكنن، جعله آليا، أنتج بالماكينات، ميكانيكي
araba
voiture
auto
auto
auto
ماشینی شده، مکانیکی، هنرور، غیر فکری، مطبوع، ماشین
۲. ماشینی که جدیداً خریدهام، بسیار سریع و کممصرف است.
۳. در نمایشگاه خودرو، انواع مختلفی از ماشینهای ماشینی به نمایش درآمده بودند.