انگشت گذاری
licenseمعنی کلمه انگشت گذاری
معنی واژه انگشت گذاری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | finger | ||
عربی | إصبع، الإصبع، مؤشر، لمس، أشر بالأصبع، مس، أشار بالاصبع، عزف مستعينا بأصابعه، اصبع اليد | ||
واژه | انگشت گذاری | ||
معادل ابجد | 1702 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
معادل انگلیسی | fingering | ||
مرتبط با | موسیقی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی انگشت گذاری | ||
پخش صوت |
نظام تخصیص اعداد یا دیگر نمادها به هریک از انگشتان دست در نتنویسی بهنحویکه مشخص شود هر نت با کدام انگشت نواخته میشود
finger
إصبع، الإصبع، مؤشر، لمس، أشر بالأصبع، مس، أشار بالاصبع، عزف مستعينا بأصابعه، اصبع اليد