جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
باقی مانده، کهنه، بیات، مبتذل، پر زور وکهنه، بوی ناگرفته، سیر، بیزار، زده شده، باخستگی، وامانده، وارث طبقه دوم، موصی له، رسوبی، خسته کننده، کسل، فرومانده، خسته و کوفته، زهوار در رفته، مندرس، ماندن
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مانده" در زبان فارسی به چندین صورت و در شرایط مختلف به کار میرود. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
معنی و کاربرد:
"مانده" میتواند به معنای باقیمانده یا چیزی است که باقی مانده است، باشد. به عنوان مثال: «غذای مانده» به معنای غذایی است که پس از یک وعده باقی مانده است.
همچنین میتواند به معنای کسی که در جایی باقی مانده یا به نوعی در جا مانده باشد.
نکتههای نگارشی:
"مانده" به عنوان صفت، معمولاً قبل از اسم قرار میگیرد: مانند "کتاب مانده" یا "غذای مانده".
در نوشتن ادبیات یا متون ادبی، ممکن است "مانده" به صورت توصیفی نیز به کار رود: مانند "دلی مانده و بیقرار".
این کلمه همچنین در ترکیبهای خاصی نیز به کار میرود، مانند "مانده به حال خود" یا "مانده بر زمین".
فارغ از قاعدهی عمومی:
به صورت خاص، این کلمه تحت تأثیر قواعد صرف و نحو کلمات دیگر قرار نمیگیرد و به صورت مستقل به کار میرود.
جایگاه در جمله:
"مانده" میتواند در موقعیتهای مختلفی از جمله قرار گیرد، اما معمولاً در مکالمات و جملات روزمره، به منظور توصیف و بیان وضعیت استفاده میشود.
با توجه به کاربردهای این کلمه، استفاده صحیح از آن نیاز به دقت در فهم مفهوم زمینهای دارد.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
بعد از یک روز پرمشغله، انرژیام تمام شده و فقط چند ساعت برای استراحت مانده است.
در کتابخانه، تنها چند کتاب قدیمی مانده که به ندرت کسی سراغ آنها میرود.
با وجود اینکه چند سال از آن حادثه گذشته، هنوز هم خاطراتش در ذهنم مانده است.
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هریک از اجزای سازندۀ یک درشتمولکول [شیمی] تهماندهای که پس از تقطیر یک محلول ناخالص برجای میماند 1-اسم
2- الباقي، باقي، باقيمانده، بقيه، تتمه
3- تفاوت
4- دنباله
5- بازمانده، خسته، درمانده، عاجز، فرسوده، كوفته
6- مقيم
7- باقي
8- بيات remained, remaining, stale, fatigued, fagged, tired, forworn, residuary, weary, worn-out, remains بقي geriye kalan restant übrig restante residuo باقی مانده، کهنه، بیات، مبتذل، پر زور وکهنه، بوی ناگرفته، سیر، بیزار، زده شده، باخستگی، وامانده، وارث طبقه دوم، موصی له، رسوبی، خسته کننده، کسل، فرومانده، خسته و کوفته، زهوار در رفته، مندرس، ماندن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مانده" در زبان فارسی به چندین صورت و در شرایط مختلف به کار میرود. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
معنی و کاربرد:
"مانده" میتواند به معنای باقیمانده یا چیزی است که باقی مانده است، باشد. به عنوان مثال: «غذای مانده» به معنای غذایی است که پس از یک وعده باقی مانده است.
همچنین میتواند به معنای کسی که در جایی باقی مانده یا به نوعی در جا مانده باشد.
نکتههای نگارشی:
"مانده" به عنوان صفت، معمولاً قبل از اسم قرار میگیرد: مانند "کتاب مانده" یا "غذای مانده".
در نوشتن ادبیات یا متون ادبی، ممکن است "مانده" به صورت توصیفی نیز به کار رود: مانند "دلی مانده و بیقرار".
این کلمه همچنین در ترکیبهای خاصی نیز به کار میرود، مانند "مانده به حال خود" یا "مانده بر زمین".
فارغ از قاعدهی عمومی:
به صورت خاص، این کلمه تحت تأثیر قواعد صرف و نحو کلمات دیگر قرار نمیگیرد و به صورت مستقل به کار میرود.
جایگاه در جمله:
"مانده" میتواند در موقعیتهای مختلفی از جمله قرار گیرد، اما معمولاً در مکالمات و جملات روزمره، به منظور توصیف و بیان وضعیت استفاده میشود.
با توجه به کاربردهای این کلمه، استفاده صحیح از آن نیاز به دقت در فهم مفهوم زمینهای دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
بعد از یک روز پرمشغله، انرژیام تمام شده و فقط چند ساعت برای استراحت مانده است.
در کتابخانه، تنها چند کتاب قدیمی مانده که به ندرت کسی سراغ آنها میرود.
با وجود اینکه چند سال از آن حادثه گذشته، هنوز هم خاطراتش در ذهنم مانده است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر