جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mohāfez
protective  |

محافظ

معنی: ← عامل محافظ
437 | 0
مترادف: پاسبان، پاسدار، پشتيبان، حارس، حافظ، حامي، گماشته، مراقب، مستحفظ، مهيمن، نگهبان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (مُ فِ) [ ع . ] (اِفا.)
آواشناسی:
منبع: واژه‌های مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد: 1029
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
protective | guard , bodyguard , guardian , preserver , surveillant , watchman
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "محافظ" در زبان فارسی به معنای نگهبان یا کسی است که از یک چیز یا فرد حفاظت می‌کند. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و نکاتی که مرتبط با این کلمه هستند، اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "محافظ" به همین صورت و با این املاء نوشته می‌شود و هیچگونه تغییر یا اصلاحی نمی‌طلبد.

  2. کاربرد: این کلمه می‌تواند در جملات مختلف به عنوان اسم استفاده شود. به عنوان مثال:

    • "محافظان باغ، از ورود افراد غیرمجاز جلوگیری می‌کنند."
    • "او برای محافظت از جان خود به محافظ نیاز داشت."
  3. جمع‌بندی: جمع "محافظ" به صورت "محافظان" است. در جملات می‌توان از این جمع استفاده کرد:

    • "محافظان امنیت شهر به خوبی کار خود را انجام می‌دهند."
  4. قواعد نحو: کلمه "محافظ" می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا مضاف‌الیه در جملات استفاده شود، و در هر مورد باید با دیگر اجزای جمله هماهنگ باشد.

  5. نکات نگارشی: در هنگام نوشتن متون، اطمینان حاصل کنید که "محافظ" به درستی مورد استفاده قرار گیرد و با دیگر کلمات در جمله همخوانی داشته باشد.

  6. مترادف‌ها و متضادها: کلمه‌های مشابه مثل "نگهبان" یا "پاسدار" می‌توانند به عنوان مترادف‌های "محافظ" در نظر گرفته شوند.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "محافظ" به درستی و به صورت مؤثر در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به عنوان یک محافظ وفادار، همیشه در کنار خانواده‌اش قرار داشت و از آنها در برابر خطرات محافظت می‌کرد.
  2. هنگامی که باران شروع به باریدن کرد، او یک چتر به عنوان محافظ خود در برابر آب و هوای نامساعد برداشت.
  3. در این رقابت، تنها یک محافظ داشتیم که توانست از همه بازیکنان در برابر حریفان به خوبی دفاع کند.

واژگان مرتبط: وابسته به حفظ یا حراست، گارد، پاس، مستحفظ شخص، گارد مخصوص، قیم، پشتیبان، ناظر، مبصر کلاس، سرایدار، بایگان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری