مرکزی ساز
license
98
1667
100
معنی کلمه مرکزی ساز
معنی واژه مرکزی ساز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | central instrument | ||
عربی | أداة مركزية | ||
واژه | مرکزی ساز | ||
معادل ابجد | 345 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
معادل انگلیسی | centralizer, commutant | ||
مرتبط با | ریاضی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی مرکزی ساز | ||
پخش صوت |
در یک گروه، زیرگروه متشکل از همۀ عنصرهایی از گروه که با عنصری مفروض یا با همۀ عنصرهای زیرمجموعهای مفروض از گروه جابهجا میشوند
central instrument
أداة مركزية