ایستگاه
licenseمعنی کلمه ایستگاه
معنی واژه ایستگاه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- توقفگاه، موقف، يام 2- رله | ||
انگلیسی | station, stop, stand | ||
عربی | محطة، مركز، مخفر، محطة قطار، محطة إذاعية، موقف، محطة قطار الأنفاق، محطة توليد كهرباء، مخفر إطفاء، منزلة إجتماعية، وقوف، وقفة، مركز للبحث العلمي، ركز جنود | ||
ترکی | İstasyon | ||
فرانسوی | gare | ||
آلمانی | bahnhof | ||
اسپانیایی | estación | ||
ایتالیایی | stazione | ||
مرتبط | مرکز، جایگاه، مقام، موقعیت، مرحله، توقف، ایست، ترک، تکیه، نقطه، پایه، موضع، دکه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ایستگاه" در زبان فارسی به معنای محلی برای توقف و استراحت، به ویژه در سیستمهای حمل و نقل، مانند ایستگاههای اتوبوس، قطار، و مترو است. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این قواعد، معنی و استفاده این کلمه در متنهای مختلف به وضوح قابل فهم خواهد بود. | ||
واژه | ایستگاه | ||
معادل ابجد | 497 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | 'istgāh | ||
معادل انگلیسی | site | ||
مرتبط با | علوم نظامی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
مختصات | (اِمر.) | ||
آواشناسی | 'istgAh | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی ایستگاه | ||
پخش صوت |
محل استقرار مجموعه ای از سلاح و جنگ افزار و رادار که توان عملیاتی مستقل دارد کلمه "ایستگاه" در زبان فارسی به معنای محلی برای توقف و استراحت، به ویژه در سیستمهای حمل و نقل، مانند ایستگاههای اتوبوس، قطار، و مترو است. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: جدا نویسی: کلمه "ایستگاه" به صورت یک کلمه نوشته میشود و نیاز به جدا نویسی ندارد. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "ایستگاه" است. مفرد و جمع: نحوهی استفاده در جملات: مکملها: میتوان به سادگی از صفتها یا حروف اضافه برای توضیح بیشتر استفاده کرد: با رعایت این قواعد، معنی و استفاده این کلمه در متنهای مختلف به وضوح قابل فهم خواهد بود.
1- توقفگاه، موقف، يام
2- رله
station, stop, stand
محطة، مركز، مخفر، محطة قطار، محطة إذاعية، موقف، محطة قطار الأنفاق، محطة توليد كهرباء، مخفر إطفاء، منزلة إجتماعية، وقوف، وقفة، مركز للبحث العلمي، ركز جنود
İstasyon
gare
bahnhof
estación
stazione
مرکز، جایگاه، مقام، موقعیت، مرحله، توقف، ایست، ترک، تکیه، نقطه، پایه، موضع، دکه