جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: هر مکان یا وسیله یا فعالیتی که موجب انتشار مواد آلاینده در محیط شود متـ . چشمه اصل، چشمه، سبب، سرچشمه، علت، ماخذ، مبداء، مرجع، منشا source, original, fount, provenance, fountainhead, wellspring, parent, quarry, cause, headspring, rill, wellhead مصدر، منبع، سبب، منشأ، أصل، باب kaynak source quelle fuente fonte منشاء، مبدا، خاستگاه، مایه، عین، سر چشمه، مخزن، فواره، زادگاه، حد، منطقه قدرت یا درک، منبع خبر، اصل و سرچشمه، والدین، پدر یا مادر، معدن سنگ، شکار، صید، لاشه شکار، توده انباشته، موجب، جنبش، هدف، ورزش و اکروبات با سر، جویبار، جوی کوچک، شیارهای ساحلی دریا، سر دیوار، سرچاه نفت
کلمه "منبع" به معنی منبع، مبدأ، یا سرچشمه است و در زبان فارسی کاربردهای مختلفی دارد. در اینجا به برخی از نکات قاعدهای و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
جنس کلمه: "منبع" یک اسم مذکر است. لذا در جملات، میتوان از ضمیرهای مذکر برای اشاره به آن استفاده کرد.
مفرد و جمع: "منبع" در حالت مفرد است و جمع آن "منابع" میباشد. برای مثال:
مفرد: این منبع اطلاعات مفیدی دارد.
جمع: منابع مختلفی برای تحقیق در دسترس هستند.
استفاده در جملات: کلمه "منبع" معمولاً به همراه یک صفت یا قید به کار میرود که ویژگی یا نوع اطلاعات آن را مشخص کند. مثلاً:
منبع معتبر
منبع علمی
نحو و ساختار جملات: در جملات، میتوان "منبع" را به عنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه به کار برد.
فاعل: منبع اطلاعات را بررسی کردم.
مفعول: اطلاعات را از منبع معتبر دریافت کردم.
مضافالیه: کتابی درباره منابع انسانی مطالعه کردم.
نکات نگارشی:
اگر "منبع" در جمله به عنوان اسم خاص به کار برود، لازم است با حروف بزرگ نوشته شود، مانند "منبع آموزشی".
در نوشتن، به تعیین و پایبندی به نوع جملات (مثبت، منفی، سوالی) توجه کنید.
با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "منبع" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مطالعه منابع مختلف به ما کمک میکند تا دیدگاههای متفاوت را بشناسیم.
این کتاب به عنوان منبع اطلاعاتی معتبر در زمینه تاریخ شناخته میشود.
برای نوشتن مقالهام، از چندین منبع علمی و پژوهشی استفاده کردم.
واژههای مصوّب فرهنگستان
واژگان مرتبط: منشاء، مبدا، خاستگاه، مایه، عین، سر چشمه، مخزن، فواره، زادگاه، حد، منطقه قدرت یا درک، منبع خبر، اصل و سرچشمه، والدین، پدر یا مادر، معدن سنگ، شکار، صید، لاشه شکار، توده انباشته، موجب، جنبش، هدف، ورزش و اکروبات با سر، جویبار، جوی کوچک، شیارهای ساحلی دریا، سر دیوار، سرچاه نفت