منشور
licenseمعنی کلمه منشور
معنی واژه منشور
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-اسم 2- اجازه، حكم، خط، رقعه، رقيمه، طغرا، طومار، عرضحال، عريضه، فرمان، كاغذ، مراسله، مرقومه، مكتوب، نامه، نبشته، نوشته، ورقه 3- بلور 4- چندوجهي 5- پراكنده، منتشر 6- زنده شده، مبعوث 7- اصول، نظريات | ||
انگلیسی | charter, prism | ||
عربی | عقد، امتياز، تأجير سفينة أو طائرة، أجر، استأجر، منح حقوق، صفق، ميثاق | ||
ترکی | kiralama | ||
فرانسوی | charte | ||
آلمانی | charta | ||
اسپانیایی | carta | ||
ایتالیایی | carta | ||
مرتبط | امتیاز، مزایا، اجازه نامه، شوشه، رنگهای شوشه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "منشور" در زبان فارسی به معنای سند، میثاق یا مکانیسمی است که اصول و قوانین یک موضوع مشخص را توضیح میدهد. در اینجا به قواعد نگارشی و کاربردی مرتبط با این کلمه میپردازیم: ۱. املا
۲. صرف و نحو
۳. کاربردها
۴. حروف اضافه
۵. علائم نگارشی
۶. قید و وصف
با توجه به این موارد، میتوانیم به شکل صحیح از کلمه "منشور" در نوشتههای خود استفاده کنیم و نکات نگارشی مرتبط با آن را رعایت کنیم. | ||
واژه | منشور | ||
معادل ابجد | 596 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | manšur | ||
معادل انگلیسی | prism | ||
مرتبط با | فیزیک- اپتیک | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | manSur | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی منشور | ||
پخش صوت |
یکی از اجزای نوری سه بَر، از جنس شیشه یا هر جسم شفاف دیگر، که نور سفید را به طولِموجهای مختلف تجزیه می کند یا نور تک رنگ را از مسیر انتشار منحرف می سازد کلمه "منشور" در زبان فارسی به معنای سند، میثاق یا مکانیسمی است که اصول و قوانین یک موضوع مشخص را توضیح میدهد. در اینجا به قواعد نگارشی و کاربردی مرتبط با این کلمه میپردازیم: با توجه به این موارد، میتوانیم به شکل صحیح از کلمه "منشور" در نوشتههای خود استفاده کنیم و نکات نگارشی مرتبط با آن را رعایت کنیم.
1-اسم
2- اجازه، حكم، خط، رقعه، رقيمه، طغرا، طومار، عرضحال، عريضه، فرمان، كاغذ، مراسله، مرقومه، مكتوب، نامه، نبشته، نوشته، ورقه
3- بلور
4- چندوجهي
5- پراكنده، منتشر
6- زنده شده، مبعوث
7- اصول، نظريات
charter, prism
عقد، امتياز، تأجير سفينة أو طائرة، أجر، استأجر، منح حقوق، صفق، ميثاق
kiralama
charte
charta
carta
carta
امتیاز، مزایا، اجازه نامه، شوشه، رنگهای شوشه۱. املا
۲. صرف و نحو
۳. کاربردها
۴. حروف اضافه
۵. علائم نگارشی
۶. قید و وصف