مهار
licenseمعنی کلمه مهار
معنی واژه مهار
                            
                            
                             
                            mahār 
                        
                        
                          bridle
                                     |
                           
                    مهار
                            مترادف:
                            1- افسار، پالاهنگ، پلاهنگ، خطام، بقه، دهنه، زمام، عنان، لجام، لگام، مقود 
2- كنترل، خطام
                          
                        
                         
                         نمایش تصویر
                        
                        
               
                اطلاعات بیشتر واژه
                                          ترکیب:
                                            (اسم) [عربی: مِهار] ‹ماهار› 
                                        
                                        
                                        
                                           مختصات:
                                          (مَ) [ ع . ] (اِ.)
                                        
 
                                          الگوی تکیه:
                                            WS
                                        
                                        
                                        
                                           نقش دستوری:
                                          اسم
                                        
 
                                          آواشناسی:
                                            mahAr
                                        
                                        
                                        
                                           منبع:
                                          واژههای مصوّب فرهنگستان
                                        
 
                                          معادل ابجد:
                                            246
                                        
                                        
                                        
                                           شمارگان هجا:
                                          2
                                        
                    دیگر زبان ها
                
                
                انگلیسی
                bridle | halter , frenum , bearing rein , checkrein , inhibition
ترکی
                İnhibisyon
فرانسوی
                inhibition
آلمانی
                hemmung
اسپانیایی
                inhibición
ایتالیایی
                inibizione
عربی
                كبح | لجم , كبت , شمخ بأنفه , قمع , قيد , مكبح , شموخ بالأنف , لجام , اللجام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مهار" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
- 
معنا و کاربرد:
- مهار به معنای کنترل یا محدود کردن: این کلمه به معنای کنترل کردن یا محدود کردن یک چیز یا وضعیت استفاده میشود. به عنوان مثال، "او توانست مهار احساسات خود را در جلسه حفظ کند."
 - مهار در مسائل فنی و صنعتی: به معنای ابزار یا سیستمی که برای کنترل و هدایت یک وسیله یا ماشین مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال، "مهارهای ایمنی در ماشین آلات اهمیت زیادی دارند."
 
 - 
نحوه نگارش:
- کلمه "مهار" همواره به صورت «مهار» نوشته میشود و از املای دیگری برای آن استفاده نمیشود.
 - در جملات، این کلمه میتواند به عنوان اسم، قید یا حتی صفت به کار رود.
 
 - 
نحوه ترکیب:
- ترکیب "مهار" با دیگر کلمات ممکن است به وجود ترکیبات جدیدی منجر شود، مانند "مهار آب"، "مهار احساسات" یا "مهار خودرو".
 
 - 
نکات نگارشی:
- در استفادههای رسمی و علمی، بهتر است به دقت و شفافیت معانی کلمه توجه شود.
 - در نوشتار خلاقانه، میتوان از "مهار" به شکل استعاری نیز استفاده کرد، مثل "او مهار خود را در زندگی پیدا کرد".
 
 - نحوه تلفظ:
- کلمه "مهار" به صورت /mɪˈhɒːr/ تلفظ میشود و تاکید بر روی بخش دوم کلمه است.
 
 
استفاده صحیح و به جا از کلمه «مهار» میتواند به بهبود نگارش و بیان شما کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
 - او توانست با مهارت خود، کامیون را به راحتی مهار کند و از واژگونی آن جلوگیری نماید.
 - مهار احساسات در مواقع بحران برای حفظ آرامش و تصمیمگیری صحیح ضروری است.
 - تیم نجات در تلاش بود تا آتش را به سرعت مهار کند و از گسترش آن به مناطق دیگر جلوگیری نماید.
 
