مهره دار
license
98
1667
100
معنی کلمه مهره دار
معنی واژه مهره دار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | beady, vertebrate | ||
عربی | خرزي | ||
مرتبط | دانه دار، مهرهدار، دارای چشمان ریز و گرد | ||
واژه | مهره دار | ||
معادل ابجد | 455 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | vertebratus | ||
مرتبط با | علوم جَوّ | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی مهره دار | ||
پخش صوت |
ابری که ترتیب اجزای آن تجسمی از مهره ها یا دنده ها یا استخوان بندی ماهی است؛ این اصطلاح عمدتاً همراه با ابر پرسا می آید
beady, vertebrate
خرزي
دانه دار، مهرهدار، دارای چشمان ریز و گرد