مومیایی
licenseمعنی کلمه مومیایی
معنی واژه مومیایی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | mummification, mummy | ||
| عربی | تحنيط، صبر، التحنيط | ||
| ترکی | mumya | ||
| فرانسوی | momie | ||
| آلمانی | mumie | ||
| اسپانیایی | momia | ||
| ایتالیایی | mummia | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مومیایی" در زبان فارسی به معنای نوعی بدن حفظ شده است که معمولاً به دوران باستان مربوط می‌شود، به ویژه در فرهنگ مصری. در اینجا به چند قاعده و نکته نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "مومیایی" در نگارش‌های خود استفاده کنید. | ||
| واژه | مومیایی | ||
| معادل ابجد | 117 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| تلفظ | mum[i]yāy(')i | ||
| معادل انگلیسی | mummy | ||
| مرتبط با | باستان شناسی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به مومیا) [معرب. فارسی] | ||
| مختصات | (ص نسب .) | ||
| آواشناسی | mumiyAyi | ||
| الگوی تکیه | WWWS | ||
| شمارگان هجا | 4 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی مومیایی | ||
| پخش صوت | |||
جسد انسان یا حیوان که بافت‌های آن به شیوۀ طبیعی یا مصنوعی حفظ شده باشد کلمه "مومیایی" در زبان فارسی به معنای نوعی بدن حفظ شده است که معمولاً به دوران باستان مربوط می‌شود، به ویژه در فرهنگ مصری. در اینجا به چند قاعده و نکته نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم: نحوه نوشتار: کلمه "مومیایی" به صورت صحیح با دو "ی" نوشته می‌شود. توجه به استفاده از "ی" در انتها بسیار مهم است. جنس کلمه: "مومیایی" یک اسم مؤنث است و در جملات باید به این نکته توجه کرد. جمع‌سازی: جمع "مومیایی" به صورت "مومیایی‌ها" یا "مومیایی‌ها" نوشته می‌شود. استفاده از وابسته‌ها: در جملات می‌توان "مومیایی" را با صفات و عبارات قیدی همراه کرد، مثلاً "مومیایی قدیمی" یا "مومیایی preserved". علامت گذاری: در مواقعی که نیاز به تأکید بر روی کلمه است، می‌توان از علامت‌های نگارشی مانند ویرگول یا خط تیره استفاده کرد. استفاده در جملات: مانند دیگر کلمات، این کلمه نیز باید در جملات به درستی به کار رود. به عنوان مثال: "مومیایی‌های موجود در موزه‌ها نشان‌دهنده تاریخ بشر هستند." با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "مومیایی" در نگارش‌های خود استفاده کنید.
mummification, mummy
تحنيط، صبر، التحنيط
mumya
momie
mumie
momia
mummia
