آب مروارید
licenseمعنی کلمه آب مروارید
معنی واژه آب مروارید
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | cataract, pearl, cataracts | ||
| عربی | شلال، السد إعتمام عدسة العين، إعتام عدسة الصين، طوفان، إعتمام عدسة العين | ||
| مرتبط | ابشار بزرگ، اب مروارید، اب اوردن، مروارید، صدف، در | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آب مروارید" به معنای مایع شفاف و درخشان است که مرواریدها در آن حل شده‌اند، اما این عبارت می‌تواند در معنای خاص‌تری نیز به کار رود. برای استفاده صحیح و نگارشی از کلمه "آب مروارید"، چند نکته وجود دارد که باید مدنظر قرار داد:
اگر به استفاده خاص‌تری از "آب مروارید" نیاز دارید، لطفاً توضیحات بیشتری ارائه دهید تا بتوانم دقیق‌تر راهنمایی کنم. | ||
| واژه | آب مروارید | ||
| معادل ابجد | 464 | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| معادل انگلیسی | cataract | ||
| مرتبط با | پزشکی | ||
| مختصات | (مُ) (اِمر.) | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی آب مروارید | ||
| پخش صوت | |||
بیماری ناشی از کدر شدن عدسی چشم که به تاری دید منجر می شود کلمه "آب مروارید" به معنای مایع شفاف و درخشان است که مرواریدها در آن حل شده‌اند، اما این عبارت می‌تواند در معنای خاص‌تری نیز به کار رود. برای استفاده صحیح و نگارشی از کلمه "آب مروارید"، چند نکته وجود دارد که باید مدنظر قرار داد: نحوه نوشتار: "آب مروارید" به عنوان یک ترکیب کلمه‌ای باید به صورت صحیح و بدون خطا نوشته شود. از نوشتن آن با حروف جدا یا با تصحیفات نادرست پرهیز کنید. به کارگیری در جملات: این عبارت می‌تواند به عنوان اسم خاص یا عام در جملات استفاده شود. مثلاً: "آب مروارید در طبیعت بسیار زیباست". علت و نحوه نام‌گذاری: اگر بخواهید درباره شخصیت یا خاصیت‌های آب مروارید توضیح دهید، میتوانید از صفت‌ها و قیدهای مناسب استفاده کنید: "آب مروارید شفاف و درخشان است". استفاده در ادبیات: این عبارت ممکن است در شعر و ادبیات به صورت کنایه یا مجاز به کار رود، بنابراین می‌توان با توجه به سیاق کلام از آن بهره‌برداری کنید. اگر به استفاده خاص‌تری از "آب مروارید" نیاز دارید، لطفاً توضیحات بیشتری ارائه دهید تا بتوانم دقیق‌تر راهنمایی کنم.
cataract, pearl, cataracts
شلال، السد إعتمام عدسة العين، إعتام عدسة الصين، طوفان، إعتمام عدسة العين
ابشار بزرگ، اب مروارید، اب اوردن، مروارید، صدف، در
