میرا
licenseمعنی کلمه میرا
معنی واژه میرا
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | فاني، ميرنده، هالك | ||
| متضاد | پايا | ||
| انگلیسی | mortal | ||
| عربی | البشر، مميت، هالك، فان، مهلك، بائد، ممل | ||
| ترکی | ölümlü | ||
| فرانسوی | mortel | ||
| آلمانی | sterblich | ||
| اسپانیایی | mortal | ||
| ایتالیایی | mortale | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "میرا" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و بسته به زمینه استفاده، ممکن است قواعد نگارشی و دستور زبانی خاصی را به خود اختصاص دهد. در ادامه به چند نکته مهم دربارهٔ این کلمه و قواعد مربوط به آن اشاره می‌کنم: 1. معنای کلمه:
2. نوشتار:
3. صرف کلمه:
4. جملات نمونه:
5. نقاط نگارشی:
به طور کلی، توجه به معنای کلمه و نحوهٔ کارکرد آن در جمله اهمیت زیادی دارد تا بتوان از آن به درستی استفاده کرد. | ||
| واژه | میرا | ||
| معادل ابجد | 251 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| معادل انگلیسی | damped | ||
| مرتبط با | فیزیک | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| مختصات | (ص فا.) | ||
| آواشناسی | mirA | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی میرا | ||
| پخش صوت | |||
ویژگی متغیری که دامنۀ آن با زمان کاسته شود کلمه "میرا" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و بسته به زمینه استفاده، ممکن است قواعد نگارشی و دستور زبانی خاصی را به خود اختصاص دهد. در ادامه به چند نکته مهم دربارهٔ این کلمه و قواعد مربوط به آن اشاره می‌کنم: به طور کلی، توجه به معنای کلمه و نحوهٔ کارکرد آن در جمله اهمیت زیادی دارد تا بتوان از آن به درستی استفاده کرد.
فاني، ميرنده، هالك
پايا
mortal
البشر، مميت، هالك، فان، مهلك، بائد، ممل
ölümlü
mortel
sterblich
mortal
mortale1. معنای کلمه:
2. نوشتار:
3. صرف کلمه:
4. جملات نمونه:
5. نقاط نگارشی:
