نابهنجار
licenseمعنی کلمه نابهنجار
معنی واژه نابهنجار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بي روش، بي قاعده، بي نظم، نامتناسب، ناهماهنگ | ||
متضاد | بهنجار | ||
انگلیسی | abnormal | ||
عربی | شاذ مختل العقل، غير طبيعي | ||
ترکی | anormal | ||
فرانسوی | anormal | ||
آلمانی | abnormal | ||
اسپانیایی | anormal | ||
ایتالیایی | anormale | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «نابهنجار» در زبان فارسی به معنای غیرمتعارف، نامناسب یا غیرعادی است و معمولاً در زمینههای اجتماعی، فرهنگی و روانشناسی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی و زبانی، نکات زیر را مدنظر قرار دهید:
به طور کلی، رعایت این نکات میتواند به بهبود کیفیت نوشتار شما کمک کند و استفاده از کلمه «نابهنجار» را موثرتر نماید. | ||
واژه | نابهنجار | ||
معادل ابجد | 312 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
تلفظ | nābehanjār | ||
معادل انگلیسی | abnormal | ||
مرتبط با | پزشکی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | (بِ هَ) (ص .) | ||
آواشناسی | nAbehanjAr | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی نابهنجار | ||
پخش صوت |
ویژگی ساختار، شرایط، رفتار یا قاعدهای که معمول نیست کلمه «نابهنجار» در زبان فارسی به معنای غیرمتعارف، نامناسب یا غیرعادی است و معمولاً در زمینههای اجتماعی، فرهنگی و روانشناسی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی و زبانی، نکات زیر را مدنظر قرار دهید: معنی کلمه: بهتر است در متن قبل از استفاده از کلمه «نابهنجار»، مفهوم آن را روشن کنید. به عنوان مثال، مشخص کنید که دربارهٔ چه نوع رفتار یا وضعیتی صحبت میکنید. عدم تکرار: سعی کنید این کلمه را تنها در موارد ضروری به کار ببرید و از تکرار آن در متن خودداری کنید تا نوشته شما روانتر و جذابتر باشد. ترکیبها: میتوانید این کلمه را با واژههای دیگر ترکیب کنید تا جملات شما غنیتر شود. مثلاً: «رفتار نابهنجار»، «وضعیت نابهنجار» و غیره. اجتناب از بار معنایی منفی: در صورت لزوم، توجه داشته باشید که استفاده از این کلمه ممکن است بار معنایی منفی به خود بگیرد. بنابراین، با توجه به مخاطب و متن، بهتر است به دقت انتخاب شود. به طور کلی، رعایت این نکات میتواند به بهبود کیفیت نوشتار شما کمک کند و استفاده از کلمه «نابهنجار» را موثرتر نماید.
بي روش، بي قاعده، بي نظم، نامتناسب، ناهماهنگ
بهنجار
abnormal
شاذ مختل العقل، غير طبيعي
anormal
anormal
abnormal
anormal
anormale